متن شبهه یا سوال:

هر کجا میروم ظلم می بینم و همه می گویند، «نگران نباش، خدا جای حق نشسته». خدایا می شود از جای حق بلند شود تا حق سر جایش بنشیند.


پاسخ:

پرودگار حق مطلق است و کاملا به حق و عدالت رفتار می کند و حق تمام مظلومان را از ظالمین می گیرد چنان که می فرماید:

«پرودگارت به هیچ کس ظلم نمی کند»
(کهف49)

ومی فرماید:

«آیا مومنان را همچون مجرمان قرار می دهیم شما را چه می شود چگونه داوری می کنید»
(قلم/ 35-36)

و می فرماید :

«خدا حق است و آنچه را غیر او می خوانند باطل است»
(حج/62)

جمله خدا جای حق نشسته است کنایه از این است که پرودگار به حق و عدالت بین بندگان حکم می کند و حق مظلومین را از ظالمین خواهد ستاند.

اشکالی که در متن مطرح شده است این است که می گوید اگر خداوند حق مطلق است و به عدالت رفتار می کند چرا این قدر در دنیا ظلم و بیدادگری است چرا خداوند جلوی ظلم و ظالمین را در دنیا نمی گیرد؟!

پاسخ روشن است:
اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت!

توضیح اینکه:
هدف از خلقت انسان این است که با انجام دادن کارهای اختیاری به کمال خود برسد.

در روایتی آمده است که خداوند در صحف حضرت موسی چنین فرمود:

«ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی و کمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در آسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است»
(علل الشرایع ج1 ص13)

در روایت دیگری امام صادق فرمود :

«خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده (و تکلیف نکرده است) بلکه آنان را آفریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق (به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و آنان را خلق (و تکلیف) نکرده است تا به واسطه آنان منفعتی بدست آورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه آنان را خلق کرد (و تکلیفشان کرد) تا به آنان نفع برساند و آنان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد»
(بحار الانوار ج5 ص 313)

تکامل انسانی چیزی نیست که بتوان آن را به اجبار آفرید بلکه راه طولانی و درازی است که انسان ها باید با پای خود آن را طی کنند و با اراده و تصمیم و افعال اختیاری خویش طرح آن را بریزند.

آیا اگر از کسی به اجبار و با زور سر نیزه مبلغ هنگفتی برای ساختن یک بیمارستان بگیرند این عمل هیچ اثر اخلاقی و تکامل روحی برای او دارد؟!

مسلما خیر اما اگر به اراده و میل خویش حتی یک ریال به چنین هدف مقدسی کمک کند به همان نسبت راه کمال اخلاقی را پیموده است.

از این سخن نتیجه می گیریم که خداوند باید با اوامر و تکالیف و برنامه های تربیتی این مسیر را برای ما مشخص کند و ما با اختیار و اراده خویش این راه را بپیماییم.
(تفسیر نمونه ج22 ص393)

حال اگر بگوییم که خداوند باید در دنیا به قدرت غیبی جلوی ظالمین را بگیرد چرا چنین نمی کند؟

پاسخ می دهیم که اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت. اگر ظالمین ببینند که هر ظلمی می کنند سریع عذاب می شوند دیگر کسی جرات ظلم کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل اختیاری است که ارزشمند است.

لذا خداوند محل مواخذه ظالمین را قیامت قرار داده است تا به مقتضای آیاتی که در اول بحث اشاره شد حق مظلومین را از ظالمین بگیرد.