آیا تاکنون درخت زقوم را دیده اید. خداوند تبارک و تعالی در قرآن می فرماید: گل این درخت مانند سر شیطانهاست... همانا وصفش خیلی دقیق است. همانا این درخت در آتش جهنم می روید و این درخت واقعا در شمال شهر نجد، در عربستان وجود دارد ... "
در پاسخ به شایعه
"رویش درخت زقوم در عربستان!":
1. تصاویر منتشر شده مربوط به درخت جهنمی زقوم نیست! بلکه متعلق به غلاف بذر های گل "میمون" با نام علمی "antirrhinum majus" می باشد!
2. دلیل نام گذاری گل میمون این است که ظاهر گل پس از خشک شدن گلها و تولید بذر، شبیه صورت میمون می شود.
http://yon.ir/snapdragon
3. پاداش ها و عذاب های آخرت قابل قیاس با مصادیق دنیایی نیست و مواردی که در قرآن کریم یا روایات نقل شده، تنها تمثیل هایی قابل فهم انسان با سطح درک دنیایی او است.
http://www.pasokhgoo.ir/node/22081
4. زقوم درختی در جهنم و از عذاب های دوزخیان است که در آیات ۶۲ سوره الصافات، ۴۳ سوره الدخان و ۵۲ سوره الواقعه، از زقوم یاد شده و آن را عذابی دردناک برای گنهکاران معرفی می کند.
5. تشبیه شکوفه های آن گیاه جهنمی به سرهای شیاطین برای بیان نهایت زشتی و چهره تنفرآمیز آن است، زیرا انسان از چیزی که متنفر باشد، در ذهن خود برای آن قیافه ای زشت و وحشتناک ترسیم می کند.
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=253342
حق جو و حق طلب باشیم.
٦٠ ثانیه دیرآمدن صبح زمستان باعث شده یلدا همه بیدار بمانیم!
بیش از ١٠ قرن گذشته و نیامد پسر فاطمه...
اما شدثانیه ای...
تشنه دیدار بمانیم؟....
شب یلدایم اگر باتو سپر شد یلداست
یا اگر این شب من باتو سحر شد یلداست
ما که عمری زده ایم دم زِ فراق تو، اگر...
..بعد از این شام سیه خَتمِ سفر شد یلداست
ما که خود چله نشین تو شدیم آقاجان
این شب چله اگر از تو خبر شد یلداست
شب نشینی و کنار دِگران خوب اما...
..با تو و عشق تو گر جمله به سر شد یلداست
ای خدایِ کرم و جود و محبت مهدی(عج)
از کرم، بر من اگر از تو نظر شد یلداست
همچنان آل علی در خطر تهدیدند
آن دمی که زِ شما دفع خطر شد یلداست
چون شهیدان تو ای شَهدِ شهادت نوشان...
سینه ام گر به دفاع از تو سپر شد یلداست
روز فرماندهیت بر افلاک
ای ولی نعمت هستی خوش باد...
سالروز آغاز امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر همه یازهرایی ها و شیعیانش مبارک باد.
ان شاءالله از یاران واقعی حضرت باشیم.
روز میلاد مبارک او به اتفاق اغلب سیره نویسان اسلامی در روز هشتم ربیع الثانی به سال ۲۳۲ هجری بود .
مدت کوتاه حیات امام به سه دوره تقسیم می گردد: تا چهار سال و چند ماهگی امام (و به قولی تا ۱۳ سالگی) از عمر شریفش در مدینه سر برده، تا ۲۳ سالگی به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا می زیسته تا اینکه پدر بزرگوارش امام هادی(علیه السلام) در ۲۸ جمادی الثانی، سال ۲۵۴هـ .ق. در ۴۰ سالگی به دست خلیفه عباسی «المعتز بالله» در شهر سامرا به شهادت رسید و پیکر پاکش در خانه مسکونی آن حضرت به خاک سپرده شد.
امام حسن علیه السلام تا ۲۹ سالگی یعنی شش سال و اندی پس از رحلت امام دهم (ع) در سامرا می زیست. امام حسن (علیه السلام) دارای القاب متعدّد بود که هر یک نشانه ای از کمالات بی کران دریای فضایل وجودی آن حضرت است. القاب آن بزرگوار عبارت است از:. صامت؛ خاموش بودن و جز یاد و ذکر خداوند، تعلیم و تربیت و هدایت کردن، لب نگشودن. . هادی؛ هدایت کننده به راه راست. . خالص؛ پاک از هر پلیدی و آلایش. . زکی؛ پاک نهاد و پاک سرشت . سراج؛ چراغ راهِ هدایت جویان در تیرگی ها.. تقی؛ پرهیزگار. عسکری؛ که مشهورترین لقب حضرت می باشد.
عسکری یا عسگری؟
بکار بردن صحیح واژهها و اسامی ضرورتی است که گاهی با سهلانگاری و بیتوجهی به اشتباهات بزرگی منجر میشود، یکی از این اشتباهات که بطور مداوم با آن مواجه هستیم بیان و یا نگارش “عسگری” به جای “عسکری” است .
آنچه به اهمیت رعایت صحیح نویسی وصحیح گویی در این لفظ می افزاید برداشتهای غلط معنایی از این دوعبارت است که دستمایه دشمنان دین وامامت امام عصر علیه السلام قرار گرفته وبدینوسیله این غلط اصطلاحی ولغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است.
شنیده می شود که گفته اند حسن عسگری عقیم بوده و فرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بی دانه می باشد فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی(علیه السلام) را به این لفظ لقب داده اند و عسکر محله ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.
خلفای عباسی برای زیرنظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(علیه السلام) ، آن حضرت را در سال ۲۳۶هـ .ق. از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیه السلام و پدر بزرگوارش امام هادی (ع) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می کردند و به عسکری لقب یافتند.(۱) و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی (علیه السلام) می باشد و انها را عسکریین گفته اند. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ گردد می بایست امام هادی نیز عقیم می بود واز نعمت فرزند محروم تلقی می شد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است.عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است عسکری(با کاف) است نه عسگری.(با گاف). در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت عوامل مختلفی چون خلفای عباسی،جعفر کذاب، و فردی به نام زبیری(۲)…تاثیری به سزا داشت.
این شایعه وعوامل حکومتی عباسی باعث گردیدند که عده قلیلی ازمسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و اوست مهدی موعود و غایب است. ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری می زیسته می نویسد: این جمعیت کمی که در این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب درباره شان می فرماید: «در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید». (۳)
شایسته است گویندگان ونویسندگان و رسانه ها کمر همت را ببندند و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش نمایند.
پی نوشت ها:
۱- صدوق، علل الشرایع، قم، مکتبه الطباطبائى، ج ۱، باب ۱۷۶، ص ۲۳۰ * صدوق، معانى الأخبار، تهران، مکتبه الصدوق – مؤسسه دار العلم، ۱۳۷۹ ه’. ق، ص ۶۵ * بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۱۳، ح ۱.
۲- زبیربن بکاربن عبدالله بن مصعب بن ثابت بن عبدالله بن زبیر بن عوام )از علمای بسیار مشهور اهل تسنن در زمان امام حسن عسکری (ع) بود ودر انساب عرب تسلطی به کمال داشت متوکل عباسی اورابرای تعلیم وتربیت اولادش
به سامره آورد زبیر زمانی که درسامره بود نسبت به علوییون وخصوصا شخص امام حسن عسکری (ع) عداوت میورزید وشدیدا به علم وحسب ونسب حضرت وشهرت او رشک میبرد به دلیل شهرت زبیری در میان سنی مذهبان بسیاری از مردم حرف اوراکه گفته بود امام عقیم است قبول کردندو به مهدی نوعی معتقد گردیدند.
۳- غیبت نعمانی، ص ۹