فرق ما این بود...
تو نماز را ناز می خواندی و
من با ناز...!!!
کتاب 'وقایع عصر آنگلوساکسون' که در سال 1996
میلادی به چاپ رسید، ماجرای خون باریدن آسمان انگلیس در روز عاشورای سال 61 هجری
قمری، که واقعهای تاریخی، عجیب و به یاد ماندنی بود را بیان کرده است.
شبکه ایران به نقل از
پایگاه خبری الجوار نوشت: کتاب "وقایع عصر آنگلوساکسون" که یکی از منابع
تاریخی آنگلوساکسون به شمار می رود، توسط "میشل آسوانتون" (MICHAEL SWANTON) ترجمه و ویرایش شده است.
این کتاب در سال 1996 میلادی در انگلستان منتشر شده و در سال 1998 توسط دانشگاه اکستر(Exeter) در ایالت نیویورک آمریکا تجدید چاپ شد. در صفحه 38 این کتاب چنین عبارتی آمده است: (685. Here in Britain there was Bloody rain, and milk and butter were turned to blood) ترجمه: در سال 685 میلادی در اینجا، در سرزمین بریطانیا آسمان خون بارید و شیر و کره به خون تبدیل شد و رنگ آن سرخ گردید.
رفقا بچه ها مون نایب الزیاره ما هستن
الان خبر دادن که کربلا هستن و دل ما رو بدجور سوزوندن
پیام میلاد آرین فر برای بچه های یازهرا:
اقا گروه خونی من خاک کربلاست
اصلا به جز شما به کسی خون نمیدهم. . .
کربلا دعا گوی همه ی عزیزان هستم
اینم یه عکس از آقای حسینی خو و مهدی دهقان که زیر عکس زده بود همین الان کربلا
می گفت: غسال مرده را به هر طرف بیندازد می افتد، اراده ندارد و مطیع
است. عبد هم باید در برابر خدا چنین باشد.
سعی کنید چیزی از خدا نخواهید، بگذارید او هرچه می خواهد بشود. عالم را مدبرش می
گرداند. می گفت: تجرد واقعی این است که امور مختلف برای تو فرقی نکند و خواسته ای
نداشته باشی.
از خدا امام حسین را بخواهید و از امام حسین خدا را بخواهید!
از امروز به مدت سه روز بعد نماز مغرب بچه ها ایستگاه صلواتی شون رو راه می ندازن
رفقایی که تمایل دارن حضور داشته باشن و احیانا کمکی چه نقدی چه غیر نقدی داشته باشن
می تونن بعد نماز معرب و عشا بیان کانون
(چهارراه مصباح به سمت کارخونه قند، کوچه شهید محمدی)
دانشجوی رشته ی انرژی اتمی بود...
.
.
.
.
.
.
در سال۱۳۳۸ در تهران متولد شد.در پنج سالگى به مدرسه رفت.
در سن شانزده سالگى با بهترین معدل مدرک دیپلم را دریافت مى کند.
همان سال در کنکور قبول شده و در رشته انرژى اتمى وارد دانشگاه مى گردد.
حتی دشمنان او نیز شیفته
زیرکی و باهوشی او شده اند.کسی که با هفتاد نیروی خود به عراق رفته و سه گردان
بزرگ ازنیروهای داعش را به خاک و خون کشید.
فرمانده ای که
یکی از شیوخ شیعه عراقى شروع کرده بود به تعریف از او. می گفت: من قبلا نمی شناختم حاج قاسم رو ولی بعد از برخورد با
ایشان و دیدن عملیات نیروهاى وى به قدرت فکرى این مرد پى بردم. می گفت بیست نفر از
نیروهاى حاج قاسم پریروز در یک عملیات غافلگیرانه نیروهاى داعش رو که درحال عبور
از منطقه اى بودن قیچى کردند. این بیست نفر بدون هیچ زخمى 320 داعشى رو هلاک کردن و بعدش
حاج قاسم با کت و شلوار اومد بالای سر جنازه ها و یه پیامى داد به داعش که همونجا
احساس غرور کردم. این شیخ گفت پیام حاج قاسم این بود:
همانطور که می بینید لباس من براى جنگ نیست؛ واى بر شما اگر رهبرم دستور دهد که لباس نظامى بپوشم.