چکیده:
افول هر حکومت و تمدنى عللى دارد و غروب آفتاب حکومت و تمدن بزرگ اسلامى در اندلس نیز از این قانون مستثنى نیست. مهمترین آسیبى که گریبان گیر حکومت مسلمین در اندلس شد و فرجام ناخوشى را براى آن رقم زد، تفرقه و فساد اخلاقى بود و این نکته اى حایز اهمیت که برابر آموزههاى دینى، باید از آن عبرت گرفت .
مقدمه
تاریخ، آموزگارى ارزشمند است. از این رو، خداوند در قرآن کریم، فراوان از تاریخ گذشتگان (اعم از خوبان و بدان) براى عبرت آموزى و هدایت بندگان سخن به میان آورده و سفارش نموده است:
«قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فى الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین» (2)
پیش از شما، سنتهایى وجود داشت، (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهایى داشتند که شما نیز همانند آن را دارید) پس در روى زمین گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان (آیات خدا) چگونه بود .
خوشا به سعادت مردمى که از تاریخ گذشتگان آگاه گردند و عبرت بیاموزند که تاریخ درسهاى بسیار و گران سنگى دارد. اما افسوس که به فرموده امیر مؤمنان: «ما اکثر العبر و اقل الاعتبار .» (3)
چه بسیارند عبرت ها و چه اندک است، عبرت گرفتن .
بر مسلمانان زیبنده نیست که از گذشته تاریخ خود پند نگیرند و دوباره بلکه چند باره به سرنوشت گذشتگان دچار شوند. تاریخ اندلس از این جهت بسیار خواندنى است; چرا تمدنى با آن همه عظمت و شکوه به سستى گرایید.
این نوشتار در صدد است که علل غروب خورشید تابناک تمدن اسلامى را در اندلس بررسى کند; لیکن پیش از آن، نگاهى به شگفتى هاى تمدن اسلامى آن دیار خواهیم داشت.