بین کسانى که به راستى، حقیقتى را باور دارند و آنان که مدعى باور داشتن چیزى هستند تفاوت از زمین تا آسمان است. مانند تفاوت عشق تا شعار.
عشق آسمانى است و عشق ورزیدن کار اهالى آسمان!
شعار زمینى است و شعار دادن حرفه زمینی ها!
منتظران واقعى به امامشان عشق می ورزند.
مدعیان انتظار، تنها شعار می دهند.
منتظران واقعى در پى اصلاح وضعیت موجود هستند.
مدعیان انتظار، هر نوع اصلاحى را محکوم می کنند.
منتظران واقعى تلاش می کنند تا موانع ظهور را بشناسند و آنها را برطرف کنند.
مدعیان انتظار، منتظر می مانند تا امام غایبى بیاید و امور را به صلاح آورد.
منتظران واقعى انتظار را تکلیف و رسالت می داند.
مدعیان انتظار براى رفع تکلیف منتظر هستند.
منتظران واقعى، براى استقرار عدالت تلاش می کنند.
مدعیان انتظار، استقرار عدالت را موکول به ظهور منجى غیبى می دانند.
منتظران واقعى، در مقابل ظلم و فساد ایستادگى و مبارزه می کنند.
مدعیان انتظار، با عوامل فساد و ظلم تنها در دل مخالفت می کنند نه در عمل.
منتظران واقعى تلاش می کنند تا حکومتهاى باطل را براندازند و خود زمینه ساز حکومت عدل و ایمان گردند.
مدعیان انتظار، اساساً هیچ حکومتى در زمان غیبت را حکومت حق نمی دانند و معتقدند باید منتظر شد تا خود امام بیاید و حکومت کند.
منتظران واقعى، امر به معروف و نهى از منکر می کنند که سنت همه صالحان عالم است.
مدعیان انتظار، نسبت به دیگران بی تفاوت هستند.
منتظران واقعى، نگران سرنوشت خود و جامعه هستند.
مدعیان انتظار، به سرنوشت خود و جامعه نمی اندیشند و اقدامی جدی در عرصه هاى اجتماعى و اصلاحى نمی کنند.
منتظران واقعى، در برابر آزارها و تکذیب ها مقاومت می کنند.
مدعیان انتظار، آنقدر محافظه کار هستند که مورد آزار و تکذیب قرار نمی گیرند.
منتظران واقعى، با نشاط هستند و امیدوارانه به آینده می نگرند.
مدعیان انتظار، مأیوس هستند و دلخسته.
مدعیان انتظار، نه در زندگى فردى نه در زندگى اجتماعى خود هیچ تأثیرى از آنچه انتظارش را می کشند، نمی پذیرند.