قرآن کریم مى فرماید:« فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ...»[1]؛«پس روى کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمین نیز هر کجا باشید در نماز روى بدان جانب کنید»، و نیز مى فرماید:« وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَه...»[2]؛«و اى رسول از هر جا و به هر دیار بیرون شدى روى به جانب کعبه کن و شما مسلمین هم به هر کجا بودید روى بدان جانب کنید».
همان خدایى که فرموده است به هر طرف رو کنید آن جا وجه خدا است و این که او از رگ گردن به انسان نزدیک تر است، همان دستور داده است که به هنگام نماز به طرف مسجدالحرام نماز بخوانید.
بر این اساس همه جا بودن خداوند با برگزاری نماز به سوی جهت خاص منافات ندارد. چنان که خدا همه زبان ها را مى داند ولى قرآن را به زبان عربى نازل کرده و باید نماز را به زبان عربی خواند.
نماز خواندن به طرف قبله، نه از این جهت است که خداوند مکان یا جهت معیّنى دارد - همان طور که قرآن در ضمن آیات مربوط به قبله مخصوصاً در دو مورد به این حقیقت تصریح کرده و مى فرماید:«وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَاَیْنََما تَوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ; مشرق و مغرب از آن خداست; و به هر سو رو کنید، خداوند آن جاست.»(1) و در آیه دیگر مى گوید: قُلْ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ; بگو مشرق و مغرب از آن خداست.»(2) - بلکه از این نظر است که انسان به حکم این که جسم است هنگام نماز ناچار است به یک طرف متوجّه باشد; ولى اسلام خواسته از این موضوع حدّاکثر استفاده را براى تکمیل این عبادت (نماز) بنماید، زیرا همه مى دانیم که خانه کعبه قدیمى ترین مرکز توحید است. خانه اى است که به دست قهرمان توحید، ابراهیم خلیل (علیه السلام) تجدید بنا شده و مورد توجّه تمام راهنمایان توحید و پیغمبران خدا بوده است.
توجّه به این مرکز توحید، توجّه به خداست. درست است که خداوند مکانى ندارد، امّا کسى که مقابل چنین مرکزى بایستد از جهات زیادى به خدا نزدیک تر است و گویا خود را در پیشگاه او حاضر مى بیند.
علاوه بر آن، توجّه عموم مسلمانان جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدّس، روح وحدت و یگانگى را در دل و جان آن ها پرورش مى دهد و به وحدت اسلامى و هماهنگى مسلمین جهان کمک مى کند و اجتماعات مختلف اسلامى را از شرق و غرب عالم به هم مربوط مى سازد و شوکت و عظمت آن ها را ظاهر مى نماید و بالاخره جوهر تعلیمات جهانى اسلام را به صورت «وحدت هدف و عقیده» به دنیا نشان مى دهد.[3]
جابر ابن حیان از حضرت امام صادق (ع) پرسید: آیا مرکزیت کعبه برای نماز اهمیتش بیش تر است یا مرکزیت آن برای حج؟
امام صادق (ع) فرمودند: مرکزیت آن برای نماز٫ زیرا بسیاری از مسلمانان نمیتوانند در تمامی عمر حتی یک بار هم به مکّه بروند، ولی هر مسلمان در هر نقطه از جهان که هست، حداقل روزی ۵ بار به سوی کعبه نماز می خواند و می توان گفت در هر شبانه روز حداقل ۵ بار نگاه تمامی مسلمانان جهان در کعبه به هم می رسند و گویا تمامی مسلمانان جهان شبانه روز ۵ بار در چشمان یکدیگر می نگرند و سخن آنان در آن جا به هم می رسد و تکبیر میلیون ها مسلمان که در شرق و غرب و شمال و جنوب دنیا زندگی می کنند، در کعبه شنیده می شود. این مرکزیت در هیچ یک از ادیان گذشته وجود نداشته است و در آینده هم نخواهد آمد.[4]
به عبارت دیگر کعبه مغناطیس دل های اهل ایمان و رمز وحدت و استقلال مسلمانان است و ارتباط کعبه و نماز ارتباطی دائمی است : نماز منهای کعبه و قبله بی ارزش است و حج و کعبه بدون نماز معنا ندارد. نماز و کعبه هر دو وسیله ای هستند برای ارتباط با حضرت خالق هستی، یعنی رسیدن به توحید و یکتا پرستی. اگر کسی که از فراز آسمان ها به صفوف نمازگزاران در سطح کره زمین بنگرد، دایره های متعددی را میبیند که مرکزیت همه آن ها کعبه است و توحید نقطه تمرکز فکر و دل و جان مسلمانان است.[5]
بنابراین خداوند جهت ندارد.ولی ما انسان ها در زندگی و حیات مادی و معنوی خود،نیازمند جهت هستیم.و قبله تعیین کننده ی جهت حرکت مسلمانان در طول تاریخ بوده وهست.اگر فرض شود که نماز بدون قبله بود،چه اتفاقی می افتاد؟ هر کس به سمتی نماز می خواند و همین امر موجب می شد تا عده ای،جهتی را ترجیح بدهند و دیگران را نیز به آن دعوت کنند،مثلا عده ای به مشرق،برخی به مغرب،گروهی به شمال و برخی به جنوب و...... این موضوع خود عاملی برای تفرقه و نزاع و درگیری می شد،حال آن که نماز با قبله ی واحد،صفوف را متحد و یک پارچه می کند و روحیه جامعه پذیری و الفت در بین مسلمانان و جوامع اسلامی را ایجاد و هویت مستقل فرهنگی در جامعه اسلامی پدید می آورد.[6]علاوه بر تحقق وحدت و همدلی، توجه به قبله توجه به نداگر یکتاپرستی حضرت ابراهیم (علیه السلام)، توجه به زادگاه و خاستگاه دعوت توحیدی پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و توجه به اولین بناء معبد روی زمین است زیرا کعبه اولین نقطه ای است که برای عبادت مردم وضع شده است:
«إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمین»[7]؛«نخستین خانه اى که براى مردم(و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه است، که پر برکت، و مایه هدایت جهانیان است.»
پی نوشت :
[1] - بقره (2)، آیه 144
[2] - همان، آیه 150
[3] - ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، پاسخ به پرسش های مذهبی
[4] - محمد محمدی ری شهری، مناظره در رابطه با مسائل ایدئولوژیک، صص 84و85
[5] - قرائتی، محسن، پرتویی از اسرار نماز، ص 109، تهران: ستاد اقامه نماز، چاپ هفدهم، 1387.
[6] - مجتبی کلباسی، یکصد و ده پرسش درباره نماز، ستاد اقامه نماز، 1388، نهم، ص 44
[7] - (3) آل عمران : 96