متن شبهه یا سوال :

«زمانی که جبرئیل با محمد (ص) گفت بخوان و ایشان در پاسخ گفت خواندن و نوشتن نمیدانم، هزار و اندی سال پیش از آن کوروش منشور حقوق بشر را نوشته بود.»

پاسخ :


1. در اینکه پیامبر به مکتب نرفت و هیچ خطی ننوشت در میان مورخان بحثی نیست و قرآن نیز صریحا می گوید:

وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِکَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ (عنکبوت/48)
ترجمه: پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی می نوشتی تا موجب تردید دشمنانی که می خواهند سخنان تو را ابطال کنند گردد.

اصولا در محیط حجاز به اندازه ای با سواد کم بود که افراد با سواد کاملا معروف و شناخته شده بودند. در مکه که مرکز حجاز محسوب می شد تعداد کسانی که از مردان می توانستند بخوانند و بنویسند از 17 نفر تجاوز نمی کرد و از زنان تنها یک زن بود که سواد خواندن و نوشتن داشت.
(فتوح البلدان،ص459)

این درمورد دوران قبل از نبوت و اما پس از بعثت در هیچیک از تواریخ نقل نشده است که او خواندن و نوشتن را از کسی فرا گرفته باشد بنابراین به همان حال امّی بودن تا پایان عمر باقی ماند.

ولی اشتباه بزرگ که باید از آن اجتناب کرد این است که درس نخواندن غیر از بی سواد بودن است. هیچ مانعی ندارد که پیامبر به تعلیم الهی خواندن یا خواندن و نوشتن را بداند بی آنکه نزد انسانی فرا گرفته باشد زیرا چنین اطلاعی بدون تردید از کمالات انسانی است و مکمل مقام نبوت است.

شاهد این سخن آن است که در روایاتی که از امامان اهل بیت نقل شده می خوانیم پیامبر می توانست بخواند ویا هم توانایی خواندن داشت و هم توانایی نوشتن
(تفسیر برهان،ج4 ص332)
(بحار الانوار ج16 ص82 باب6)

اما برای این که جایی برای کوچکترین تردید برای دعوت او نماند از این توانایی استفاده نمی کرد. زیرا اگر او بسان مردم دیگر درس می خواند و نامه می نوشت مخالفان نبوت او آن را دستاویز قرار داده و چنین وانمود می کردند که آیین توحید او و شرایع و احکام وی زاییده افکار و نتیجه مطالعات و بررسی کتابهای پیشین است و ارتباطی با جهان وحی و خداوند ندارد.
(تفسیر نمونه،ج6 ص400)

2. این که گفته شد کوروش با دست خودش منشوری که معروف است به « منشور کوروش» را نوشته مطلبی ناصحیح می باشد.گفته شده است که کاتب فردی دیگری بوده است اما نامش در تاریخ نیامده است.

3. این افراد که هم اکنون سنگ کوروش را به سینه می زنند توجه ندارند که به فرض اگر بگوییم کوروش همان ذو القرنین که در قرآن به آن اشاره شده است بوده ، بنده ای مطیع و صالح قلمداد می شده است چنان که حضرت علی فرمود:

« ذو القرنین فرشته و یا پیامبر نبود بلکه بنده ای بود که خدا را دوست داشت و خدا نیز او را دوست می داشت»
(بحار الانوار،ج12 ص178)

و خداوند بارها و بارها از او و امثال او پیمان به ایمان نسبت به نبوت پیامبر گرامی و امامت ائمه را گرفته بوده و او نیز با جان و دل پذیرا بوده بود به گونه ای که اگر در زمان کنونی زنده بود مطیع پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان می بود.
(بحار الانوار،ج5 ص225 باب10)

مگر می شود کسی حق باشد و حق بگوید ولی از حق (خداوند) پیروی نکند؟!!!

4. چگونه و چه عقل و منشی می تواند منشور کوروش یا هر منشور و قانون و … را که زاییده فکر آدمی است [که همه دانشمندان و صاحب نظران بر این عقیده اند که عقل انسان کامل نیست و در همه امور نمی واند ورود کند] را در مقابل قرآن و دستورات قرآن که کلام خداوند است قرار دهد … قرآنی که عمق و ژرفای آن و حکمت قوانین و دستورهای آن روز بروز بر مردم آشکارتر می گردد.

أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً کَثیراً (نساء/82)
ترجمه: آیا در [معانى‏] قرآن نمى‏اندیشند؟ اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیارى مى‏یافتند.

5. اما در آخر باید یادآور شد که این دست مطالب از سوی اشخاص و گروه های مغرض منتشر می شود و میخواهند از جهل و نا اگاهی مردم استفاده کنند تا کوروش را در برابر آیین اسلام و مکتب حقه تشیع قرار دهند.