متن شبهه یا سوال :
« پسر استاد شجریان میشه همایون شجریان و پسر استاد ناظری میشه حافظ ناظری که هر دو در جوانی جز مفاخر موسیقی هستند پسر استاد مشایخی میشه رهبر ارکستر و پسر استاد داوود رشیدی میشه دکتر رشیدی استاد دانشگاه سوربن پسر استاد انتظامی میشه استاد مجید انتظامی و پسر استاد ایرج خواجه امیری هم احسان خواجه امیری خواننده پر طرفدار پاپ ایران . اینا بچه های مطربا و و خواننده ایی هستند که جا پای پدراشون میزارن و ادامه دهنده راهشون.
حالا بگردید دنبال پسر محسن رضایی. فلاحیان. گیلانی. واعظ طبسی، رفسنجانی و بسیاری از بزرگان و مسئولین… که انقلابیند و الگو برای ملت، یا خودکشی میکنند، یارشوه میگیرند، یابه زندان میروند، گویا نان حلال را مطربان به فرزندانشان داده اند، نه بزرگان و مدعیان دین خدا بر روی زمین.!!!»
پاسخ:
(متن جواب بصورت کلی و عام بیان شده و ناظر به اسامی که در متن شبهه از آنان نام برده شده نیست)
1. آیا هر کسی که صالح بود و کار کرد، الزاماً باید فرزندان صالحی نیز داشته باشد؟! لابد با خود میگویند: «اگر فرزند حضرت نوح علیه السلام صالح نشد، پس او در بیش از نهصد سال دعوت چه کرده است؟!»
2. آیا حتما باید فرزندان انسان های صالح انسان هایی صالح و خوب شوند و بالعکس فرزندان انسان های نادرست و ناصالح ، فرزندانی ناصالح شوند ، پس «اختیار» و «تلاش» و «عدالت خداوند» جایگاهش کجاست؟!!!
3. چه بسیار انسان های صالح و درستکار در طول تاریخ صاحب فرزندان صالح بودند ، و چه بسا انسان های صالح و درستکاری که فرزندان ناشایست داشتند و بالعکس.
4. از اساسیترین تفاوت صالحان با ناصالحان این است که صالحان خدا، اسلام، قیامت و بالتبع همگان و جامعه را میبینند، اما ناصالحان فقط خود و خانواده را میبینند.
5. صالحان تربیت کنندگان جامعه و نسلها هستند؛ حال خواه فرزندان نسبیِ آنان نیز از آن پدر و مادر صالح بهره مند شوند یا خیر. خود انسان ها هستند که برای آینده و سرنوشت خود راه هایی را انتخاب می کنند و خود نیز پاسخگوی اعمال خود هستند ؛
کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَةٌ (مدثر/38)
ترجمه: هر کسى در گروِ دستاورد خویش است.
أَلاَّ تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى (نجم/38-39)
ترجمه: و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست. و [نتیجه] کوشش او به زودى دیده خواهد شد.
6. نه ملاک و محک «صالح» و «درستکار» بودن، موسیقی دانستن و خوانندگی است و … و نه از ملاکهای صلاحیت، برخورداری از پدر صالح است و … و نه ناخلف بودن فرزندان، نمره عملکرد صالحان میباشد.
7. پس ملاک درستکاری و صالح بودن پرهیزکاری ، تقوا ، کمک به همنوع و … می باشد ، و خود انسان ها نیز در افعال و اعمال مختار بوده و آنان را انتخاب می کنند.
وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها (شمس/7-10)
ترجمه: سوگند به نَفْس و آن کس که آن را درست کرد، سپس پلیدکارى و پرهیزگارىاش را به آن الهام کرد، که هر کس آن را پاک گردانید، قطعاً رستگار شد، و هر که آلودهاش ساخت، قطعاً درباخت.
8. پس به این انشاءهای غلط و سخیف، وقعی ننهید. انسان باید عاقل، بافکر، با درایت و بصیر باشد، و نباید منفعل باشد.