نکند گریههای ما برای خلاصی از «عذاب وجدان» است!
اگر بعد از محرم، رشوه گرفتن از بین نرود؛ معلوم میشود از گریۀ بر حسین(ع) بد بهره برداری میشود.
یکی از راههای فرعی عبور از رنج، پرداختن به مباحث اخلاقی است.
وقتی آدم یک بحث اخلاقی میشنود، روحش تازه میشود، تصمیم های خوب در او تجدید می شود، کمی متأسف میشود، حالت استغفار به خودش میگیرد و حس خوبی پیدا میکند.
چرا بعضیها با اینهمه حضور در محافل اخلاقی و معنوی، آدم نمیشوند؟
چرا بعضی ها با همۀ این راههای خوب، و اینهمه پرداختن به جلسات اخلاقی زیاد خوب نمی شوند؟! چون بعضیها با این راههای اخلاقی و معنوی که معمولاً مرسوم هست برخورد بدی دارند، به این صورت که از این طریق، یک مقدار خودشان را آرام میکنند تا دوباره به سراغ اعمال بد خودشان برگردند و با وجدان آسودهتر به کارهای بدشان ادامه دهند!
شرکت در مجالس معنوی برای برخی نقش «وجدان خفه کن» را دارد!
برخی برای رهایی از «عذاب وجدان» به جلسات معنوی میروند تا با انرژی مضاعف به راه غلط خود برگردند!
اهلبیت (ع) گاهی به بعضی از این نوع استغفار کنندگان فرمودهاند: مادرت به عذایت بنشیند، این چطور استغفار کردنی است؟!
به ما گفتهاند: یک قطره اشک برای امام حسین (ع) بهشت را واجب میکند. کسی که بهشت بر او واجب شود، طبیعتاً خیلی باید زندگی و افکار و روحیاتش متفاوت شود. لذا باید انتظار داشت بعد از یک دهۀ محرم، رشوه گرفتن در ادارات و محیط های مختلف از بین برود. اگر بگویند زیاد فرقی نمیکند و ربطی ندارد! میگوییم: پس یا دروغ گفتهاند که حسین (ع) نجاتبخش است، یا اینکه شما دارید از امام حسین (ع) بد بهره برداری میکنید!
گریۀ بر حسین(ع) باید آثار اجتماعی خودش را نشان دهد.
گریۀ بر حسین(ع) باید آثار اجتماعی خودش را نشان دهد. چطور است که یک قطره اشک، بهشت را بر یک نفر واجب میکند، اما یک جامعه را به سعادت نمیرساند؟! نکند این گریه های ما برای خلاصی از عذاب وجدان است؟! اگر بگویی: «ما برای خودمان آدم خوبی شده ایم و کاری به بقیه نداریم» یعنی اصلاً نفهمیده ای انتظار دین از ما چیست؟ یعنی داری با گریۀ بر حسین (ع) خودت را ارضاء میکنی، یعنی داری برای نفست «وجدان خفه کن» میگذاری! معنا ندارد بگویی «من خودم خوب شدهام؛ به بقیه چهکار دارم؟!» ببخشید، پس شما برای کی دارید گریه میکنید؟ مگر امام حسین در یک تصادف در راه مسافرت تفریح خانوادگی فوت کردند؟!
رئیس و کارمندی که جلوی ظلم همکارانشان به مردم نایستند، گریه اش برای حسین (ع) صادقانه نیست! قیام امام حسین(ع) مقابل یزید سختتر بود یا قیام تو مقابل همکاران خودت؟!
نگاه صهیونیستی به گریۀ بر حسین (ع) میگوید: «گریه کنید تا روحیه تان لطیف شود و بیشتر بتوانید ظلم های تحمیلی ما را تحمل کنید!» زورگویان عالم حاضرند برای این گریه، پول هم خرج کنند! بعضیها هم با کلاسهای اخلاق و محافل معنوی، اینطوری برخورد میکنند. درحالیکه اثر گریۀ بر حسین (ع) باید این باشد که انسان جلوی ظالم بایستد!
برخی ممکن است بگویند: «ما اصلاً حواسمان به این چیزها نبود، ما فقط دیدیم پسر فاطمه مظلوم است، لذا برایش گریه کردیم!» خُب این گریه را مردم کوفه هم کردند! آنها هم بعد از عاشورا، دلشان برای حسین (ع) سوخت و گریه کردند، اما حضرت زینب (س) به آنها فرمودند: خاک بر سر گریه هایتان! عمر سعد هم در میان خیمهگاه گریه کرد و گفت دیگر خیمهها را غارت نکنید، کافی است! او هم دلش سوخت! من چگونه فرق دلسوزی تو برای حسین (ع) را با دلسوزی عمر سعد تشخیص دهم؟
آقای بهجت(ره) میفرمود: هرکسی جلسۀ روضه میرود، بگوید من دارم میروم کربلا! به هر عنوانی به این جلسات میآییم، باید رزمنده برگردیم و آمادۀ فداکاری باشیم!
کانال رسمی استاد پناهیان