موسی (ع) پیام آور رهایی بنی‌اسرائیل:
دوران رنج بنی اسرائیل چهارصد سال به طول انجامید. منجمان، فرعون را خبر کردند که موعود بنی‌اسرائیل به زودی متولد خواهد شد.
فرعون دستور داد که در همان شب همه مردان بنی اسرائیل را برای شرکت در جشنی از شهر بیرون ببرند. بدین ترتیب، همه مردان بنی‌اسرائیل از زنان خود جدا شدند. عمران پدر موسی علیه السلام و برخی دیگر از بنی اسرائیل در کاخ فرعون مشغول کار بودند.
نیمه‌های شب، آسمان لبریز از باران و رعد و برق شد. مادر موسی علیه السلام سراسیمه به سمت کاخ فرعون روانه شد. او عمران را در اتاقی که تنها بود، ملاقات کرد و نطفه موسی علیه‌السلام در همان کاخ بسته شد.
فرعون دستور داد پسرانی که در بنی اسرائیل متولد می شوند، بکشند. مادر موسی علیه السلام نیز زیر نظر قابله بود. موسی علیه السلام به دنیا آمد، اما محبت وی به دل قابله افتاد و ولادت او را گزارش نکرد، به این ترتیب، موسی علیه السلام نجات یافت. گویا در روزهای بعد، ماموران فرعون به این خانه مظنون شدند و در پی جستجوی خانه آمدند که خداوند به مادر موسی علیه السلام وحی کرد نوزاد را در رود بیندازد.
فرعون، نیل را انشعاب داده و بر آن انشعاب، کاخی ساخته بود که در بالکن بزرگ آن، عبور آب را به تماشا می‌نشست. کنیزکان قصر، صندوقی در میان نی‌های اطراف آب دیدند. موسی را از آب گرفتند. فرعون درصدد کشتن او برآمد. اما همسر او که پسری نداشت و مهر کودک در دلش آمده بود، مخالفت کرد و موسی را رهایی بخشید؛ تا خداوند دشمن آنان را در دامانشان پرورش دهد.
موسی علیه السلام که برده زاده ای بود، شاهزاده ای شد که قرار بود فرعون آینده مصر گردد. به دستور فرعون، تمام نظام آموزشی کاخ، به تربیت آن کودک پرداخت. خود او نیز هرچه می‌دانست، به موسی آموخت. منجی بنی‌اسرائیل در کانون دشمنان بنی‌اسرائیل، دانش‌آموزی خویش را آغاز کرد.
موسی بعد از کشتن یک قبطی (به جهت کمک به یک بنی اسرائیلی) و لو رفتن ماجرا، از شهر گریخت و به سوی مدین رفت.
موسی علیه السلام که در کاخ بزرگ شده بود، میبایست برای تحمل مسئولیت رهبری امت، یک دوران ده ساله را در غربت، در کنار یکی از پیامبران بزرگ چوپانی می‌کرد تا اگر خوی کاخ نشینی بر فکر و جانش اثر گذاشته بود، به کلی محو شود. او میبایست در کنار کوخ‌نشینان میبود و از درد های آنان آگاه می شد تا برای مبارزه با کاخ‌نشینان آماده شود. موسی علیه السلام پس از ده سال خدمت به شعیب علیه‌السلام آهنگ بازگشت به مصر کرد. پس با زن و فرزند و گوسفندانش رهسپار مصر شد. موسای زیبای کاخ نشین اکنون به یک چوپان سیاه‌چرده نمد پوش مبدل شده بود که عصای چوپانی به دست داشت.
کانال تخصصی ادیان وعرفان
https://telegram.me/ADYANoERFAN
