با سلام
شهادت حضرت زهرا بنت رسول الله، زوجه علی ابن ابی طالب بر امام زمان و مقام معظم رهبری و تمام یازهرایی های عزیز تسلیت باد.
با سلام
شهادت حضرت زهرا بنت رسول الله، زوجه علی ابن ابی طالب بر امام زمان و مقام معظم رهبری و تمام یازهرایی های عزیز تسلیت باد.
برخی از مردم و متاسفانه گاهی شیعیان ، می پرسند مگر می شود تیر از پای حضرت علی علیه السلام بیرون بکشند و ایشان متوجه نشوند
ما می گوییم : حضرت علی علیه السلام که جای خود؛ شاگرد مکتب ایشان هم به این جایگاه می رسد
و اما داستانی زیبا:
حضرت آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری(1405ق) که از مراجع تقلید بودند، به دلیل بیماری زخم معده به دستور پزشک معالج در بیمارستان بستری شدند، وچون ایشان سالخورده و ضعیف البنیه بودند و در وقت بستری شدنشان 89 سال از عمرشان میگذشت لذا طاقت تحمل جراحی بدون بیهوشی ممکن نبود و از طرفی هم ایشان اجازه بیهوش کردن را نمیدادند زیرا معتقد بودند که در هنگام بیهوشی تقلید مقلدین اشکال پیدا میکند.
دکتر معالج به ایشان عرض میکنند که طبق آزمایشها و عکسبرداری ها باید حتما عمل جراحی روی حضرتعالی صورت گیرد.
آیت الله العظمی خوانساری میفرمایند: مانعی ندارد، عمل جراحی را هروقت خواستید شروع کنید اما بیهوش نکنید (چون به نظر ایشان در صورت بیهوشی، تقلید مقلدینشان دچار اشکال میشد.)؛ ولی قبل از آن به من خبر دهید که با تلاوت قرآن و توجه به آن مشکل بیهوش کردن شما هم حل شود.
دکتر جراح پذیرفت و لحظاتی بعد عرض کرد: ما آماده هستیم که دست به کار شویم، آیت الله خوانساری فرمودند: هروقت من شروع به خواندن کردم شما هم شروع کنید، دکتر میگوید تا ایشان شروع به خواندن سوره انعام کردند چاقوی جراحی را روی شکم ایشان گذاشته و دست به کار شدیم و چنان ایشان بیحرکت بودند که گویا در حال بیهوشی کامل هستند، بعد از پاره کردن و دوختن و اتمام کار عرض شد که آقا کار ما تمام شد، ایشان قرآن را بستند و فرمودند: صدق الله العلی العظیم.
عرض کردم: آقا دردتان نیامد؟ فرمودند: مشغول قرآن بودم نفهمیدم.
[به نقل از سخنرانی آیت الله مجتهدی تهرانی و کتاب مردان علم در میدان عمل، ج ۴، ص ۱۸۸ و ۱۸۹]
از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده که فرموده:
دیشب مردى را در خواب دیدم که نزد من آمد و گفت: برخیز.
من برخاستم و دو نفر را دیدم که یکى ایستاده و میل هاى آهنین درگوشه دهان آنکه نشسته است فرو مىکند و آن قدر فشار مىدهد تا به میان دو شانهاش برسد و سپس بیرون آورده و در گوشه دیگر دهانش فرو مىکند و این گوشه را نیز مانند آن گوشه پاره مىکند.
از کسى که مرا حرکت داده بود، پرسیدم: چرا این را عذاب مىکنند؟
گفت: این مرد، دروغ گوست و تا روز قیامت، در قبر، این گونه شکنجه اش مىکنند
[ المحجة البیضاء، جلد 5، صفحه 241 ]
آیتالله بهجت میفرمود: زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید
بخشش گناه و از میان بردن اثرات سوء آن از ناحیه پرودگار عالم همواره برای مؤمنان موجب ایجاد گشایشهای معنوی و مادی بوده است.
روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید :
من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !
یک اینکه می گوید :
خداوند دیده نمی شود
پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد
دوم می گوید :
خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند
در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد
سوم هم می گوید :
انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد
در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد
بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد
اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت !
استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند
خلیفه گفت : ماجرا چیست؟
استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست !
بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟
گفت : نه
بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد
ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد
ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟
پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم
استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت
اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ
الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
خدایا بلاء عظیم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته
شد و امید قطع شد
وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ
الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ
و زمین تنگ شد و از ریزش رحمت آسمان جلوگیری شد و تویی یاور و
شکوه بسوی تو است
الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ
وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی
و اعتماد و تکیه ما چه در سختی و چه در آسانی بر تو
است خدایا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ
عَلَیْنا طاعَتَهُمْ
محمد و آل محمد آن زمامدارانی که پیرویشان را بر ما
واجب کردی و بدین سبب مقام
وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا
بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ
و منزلتشان را به ما شناساندی به حق ایشان به ما
گشایشی ده فوری و نزدیک مانند
الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا
مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی
چشم بر هم زدن یا نزدیکتر ای محمد ای علی ای علی ای
محمد مرا کفایت کنید
فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا
مَوْلانا یا صاحِبَ
که شمایید کفایت کننده ام و مرا یاری کنید که
شمایید یاور من ای سرور ما ای صاحب
الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
اَدْرِکْنی السّاعَهَ
الزمان فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا دریاب مرا
دریاب مرا همین ساعت
السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ
الرّاحِمینَ بِحَقِّ
همین ساعت هم اکنون زود زود زود ای خدا ای
مهربانترین مهربانان به حق
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
محمد و آل پاکیزه اش
به نام خداوندگار علی
حرف هایش را اگر قطعه قطعه کنی زلزله ای می شود
عینش عاشقی است، عینش عظمت است، عینش عین اللهی است
لامش لناست که اگر نونش را برداری دو نفر که هیچ همه لا می شوند
یایش یاوری و یاری احمد مختار بوده که هم قافیه با او شده و شده حیدر کرار
از سال یازدهم تا سی سال بعد عزاداری کرد و عزاخانه بود دلش
اول از داغ رسول و بعد غصه اسلام و بعد فراق یار
چقدر سخت است که دستت بسته باشد و تو را بخوانند خیبر شکن
و می شکنی چون در شکسته شد
و می شکنی چون پهلو شکسته شد
و می شکنی چون غرور قرة العینِ قرة العین رسول، پسر ارشدت در کوچه شکسته شد
شب جدایی می رسد و همه ی گریه ها در آستین ها جا می ماند
و چقدر دیوارها ترک می خورد
و سی سال گذشت و گذر زمان امام زمانه را به کوفه رساند
دست تقدیر هم دست با شمشیر به دست خارجی شد تا خارج از مروت و مردانگی به سر سرور عالمیان فرود آید
فرود آمد تا نادان ها بدانند و دانایان بیشتر، که علی نمازش نماز است
فرود آمد تا ستون های زمین بار دیگر کنار بستر فرود آیند
فرود آمد تا کار روزگار عوض شود
فرود آمد تا یتیمان با پیشکش شیر به شاه شیردلان طعم دعای خود را شیرین کنند تا به اجابت نزدیک تر شود
ولی نشد
شمشیر تیز هزار درهمی و زهر هزار درهمی کارش را با شرمندگی کرد
و حالا علی است و اولاد علی و توصیه هایی که الحمدلله کسی نیست تا شرح بزند
کسی نیست نا عصمت علی را با خصم زیر سؤال ببرد
کسی نیست تا هذیان و نسیان را به شیر غالب نسبت دهد
فرزندان فاطمه را فرا می خواند
چهار فرزند کنار بستر با شوریدگی حال و پریشان حالی و در طوفان غم ها آرام می نشینند
اما پدر پور دیگری را می خواند
شیر نگاهش و نگارش را می خواند
شاید عباس، محسن نداشته اش باشد
حرف ها حاکی از همین حوالی است
حدیث ها حول حسین است
کوفه تا کربلا راهی نیست ولی باید گذر زمان را به انتظار نشست
حالا پدر به فوز نزدیک می شود
و لحظه به لحظه ناله هایی بلند می شود و طبیب اطمینان دارد که گَرد یتیمی بار دیگر، گِرد خانه ی اهل بیت می نشیند
و می نشیند و یاد جمله ی عجیب پدر می افتند که
فزت و رب الکعبه
ب قلم دوست عزیزم اقامهدی شریفی
مقام شفاعت، موهبتی الهی است که خداوند تعالی به آنان که روحشان به جلوه قدسی مزین است عنایت می کند.
شفاعت؛ به معنای واسطه شدن برای انجام کاری است، مثل واسطه شدن در آمرزش گناهان در نزد خداوند تعالی. طبق اعتقادات اسلامی خداوند تعالی برای پیامبران، اوصیای الهی، شهدا و مقربان درگاه خود این حق را قرار داده، تا آنها در پیشگاه خداوند وساطت و شفاعت نمایند.
اعتقاد به این اصل، زمینه ساز اصلاح و امید به بخشیدن گناهان از سوی خدای تعالی است. نه این که مشوقی برای انجام گناهان بوده، تا انسانها را در انجام گناهان جسورتر کند. پس اگر خداوند سبحان به افرادی مقام و حق شفاعت را اعطا نموده، این امر بیانگر شایستگی و مقام والای آنهاست که به ما نشان می دهد، پذیرش شفاعتِ آنها، نوعی تکریم و تعظیم آنها محسوب می شود.
از جمله کسانی که در روایات به شفیعه بودنش تصریح شده، حضرت فاطمه معصومه(س) است. و در میان بانوان از خاندان رسالت و طهارت، حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت فاطمه معصومه(س) از شفاعت گسترده ای برخوردارند. دایره شفاعت افراد به تناسب عظمت روحی و گستردگی مسؤولیت آنهاست. نتیجه اینکه شفاعت حضرت معصومه(س) برای همه شیعیان و در مراتب بهشت حتمی است. و این امر از عظمت روحی و میزان تقرب و آبرو و شأن او نزد خدا و رسول خدا(ص) حکایت دارد.
در شفاعت حضرت معصومه(س) همین بس که امام معصوم (ع) به آن اشاره فرموده اند:
1 امام صادق(ع) فرمودند: با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند(مستدرک الوسایل ج 10 ، ص 206 )
شاعر:مهدی شریفی
إقرأ
ولی بیرون غار
تا بشنوند
تمامی کلاغان پنبه به گوشِ قارقارکُنِ قیل و قال پرست
***
در گوششان یس بخوان
که انک لمن المرسلین
در راه راست و مستقیم
و خداوند عزیز و رحیم
صاحب کلام و کلیم است
***
ترسشان را هرس کن
هراس را در دلشان بخشکان
بیم ده
پورهایی که پاپی هایشان محل نزول انذار تو نبوده اند
***
ابوالقاسمی نیاز است تا شق القمر کند
و غرب را سراسر شرق کند