حضرت آیتالله بهجت:
انسان باید دائم الذکر باشد! زیرا کسی که دائم الذکر باشد، همواره خود را در محضر خدا می بیند و پیوسته با خدا سخن می گوید.
حضرت آیتالله بهجت:
انسان باید دائم الذکر باشد! زیرا کسی که دائم الذکر باشد، همواره خود را در محضر خدا می بیند و پیوسته با خدا سخن می گوید.
یه فقیری هست که همسایه ای بسیار پولدار داره. این فقیر کارش اینه که هر روز که میره نانوایی, دوتا نون اضافه هم واسه همسایه ی پولدارش می گیره.
میره در میزنه و میگه بفرمایید این نان.
چیز دیگه ای هم نمیگه. مدت ها به همین منوال می گذره و کار هر روز این فقیر, نان آوردن به در خانه همسایه ثروتمنده.
حالا اگه یه روز این همسایه ثروتمند ببینه که چرا این فقیر چند وقتیه براش نون نمیاره, با خودش چی میگه؟
نمیگه شاید یه مشکلی براش پیش اومده؟ نکنه یه وقت بیمار شده؟
باخودش نمیگه برم ببینم کجاست و احوالش چطوره؟
نمیگه برم ببینم مشکلش چیه و حلش کنم؟
حتی اگه مسلمان هم نباشه اینارو میگه.
اگه ببینه مشکل داره, مثلا پول نداره, مقروضه, هم و غمی داره, هیچوقت باخودش نمیگه که باید منم به اندازه, هزینه نون هایی که آورده براش خرج کنم.خیر. میگه اون فقیر به اندازه وسعش برام خرج کرده و مایه گذاشته, انصاف نیست که من هم به اندازه خودش بهش احسان کنم. من باید به اندازه شأنم بهش کمک کنم.
وقتی مردم جهان آماده پذیرش حضرت شدند، با دیدن علایم ظهور نگاهها متوجه مکه میشود.
حضرت مهدی(عج) با اذن و امر خدا همراه با ۳۱۳ نفر از یاران در مسجد الحرام ظاهر میشوند و با معرفی خود ظهور را اعلام کرده و مردم را به سوی خدا و پیروی از خود دعوت میکند.
با اعلام ظهور، یاران دیگر حضرت نیز به طرف مکه حرکت میکنند تا اینکه جمعیت یاران به ده هزار نفر میرسد و حضرت خروج میکند.
مکه را به تصرف در میآورد و پس از اصلاح امور به طرف مدینه حرکت میکند.
سپس به سمت عراق به راه میافتد. البته در طول حرکت یاران دیگری نیز به سپاه حضرت افزوده میشود. در عراق پس از ارشاد و راهنمایی، به جنگ با معاندان و لشکر ظالم سفیانی میپردازد که در نهایت به پیروزی حضرت و کشته شدن سفیانی و سپاه او میانجامد.
سپس حضرت برای فتح بیت المقدس اقدام میکند. نزول حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام مهدی(ع) باعث میشود افراد زیادی از اهل کتاب به اسلام گرایش پیدا کنند.
سر انجام با فرستادن یاران به نقاط مختلف عالم و فتح آن، پیروزی نهایی برای اسلام رقم میخورد.
باید توجه داشت، حرکت حضرت با تبلیغ و تبیین حقیقت آغاز میشود. او پیامآور صلح و راستی است. او برای نجات میآید، او رحمت الهی بر بندگان است. او ضد ظلم و شرک و فساد است. لذا ابتدا دعوت به حقیقت میکند و سپس در صورت تقابل و عناد افراد، با آنان میجنگد.
"در قرآن حرفی از برف زده نشده است. چرا؟؟؟؟ چون در گرمای صحرای عربستان برف نمی باریده که با آن آشنایی داشته باشند و چون نمی دانستند چیست. بنابراین به عقلشان نمی رسیده برای آن هم سوره ای درست کنند!!! اگر در عربستان برف می آمد امروزه در مورد برف هم احکام زیادی داشتیم. درست کردن آدم برفی حرام می شد!! برف بازی کردن برای زنان حرام می شد!! خوردن برف شفا دهنده بود!! اسکی بازی حرام می شد و اسکی باز کافر محسوب می شد و گردن زدن او جهاد در راه خدا به حساب می آمد!! در صورت نبود آب باید با برف تیمم می شد!! برای راه رفتن روی برف باید اول پای راست را می گذاشتیم!! دو رکعت نماز خاندن روی برف ثواب هزاران رکعت را داشت!! برای پارو کردن برف باید قبلش سوره برف را می خواندیم!! در صورت نیامدن برف دعای برف ساخته می شد!! آیا اسلام فقط برای عربستان آمده یا برای تمام مردم دنیا؟؟ ایا خدا نمی دانسته برف چیست؟؟ نباید دو کلمه هم درباره چیزهایی که عربها عقلشان نمی رسیده نوشته شده باشد تا بقیه مردم دنیا را هم شامل شود؟؟ شانس آوردیم که برف در عربستان نمی آمده، وگرنه زمستان هم همانند رمضان پر درد سر و پر قانون می شد....
کانال آتئیست ها و اگونستیک ها"
پاسخ شبهه
متن شایعه:
به ﺭﺿــــــــــــــــــــــــﺎﺷﺎﻩ ﮔﻔﺘﻦ:ﮐﺮﺍﯾﻪ ﺩﺭﺷﮑﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ!!!
ﻟﺒﺎﺱ ﻣﺒﺪﻝ ﺷﺨﺼﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪ، ﺭﻓﺖ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺗﻮﭘﺨﻮﻧﻪ. ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺭﺷﮑﭽﯽ ﮔﻔﺖ: ﺁﻫﺎﯼ ﺗﺎﺷﻤﺮﻭﻥ ﭼﻘﺪ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﺩﺭﺷﮑﭽﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨ ﮑﻪ ﺑﺸﻨﺎﺳﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﺑﻪ ﻧﺮﺥ ﺩﻭﻟﺘﯽ کار نمی کنیم.
ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ: ۵ ﺷﺎﻫﯽ؟
ﯾﺎﺭﻭ: ﺑﺮﻭﺑﺎﻻ
ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ: ۱۰ ﺷﺎﻫﯽ؟
ﯾﺎﺭﻭ: ﺑﺮﻭﺑﺎﻻ
ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ: ۱۵ ﺷﺎﻫﯽ؟
ﯾﺎﺭﻭ: ﺑﺮﻭﺑﺎﻻ
ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ: ۳۰ ﺷﺎﻫﯽ؟
ﯾﺎﺭﻭ: ﺑﺰﻥ ﻗﺪﺵ.
ﺳﻮﺍﺭﺷﺪ.ﯾﺎﺭﻭ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﮔﻔﺖ: ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ؟
ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ: ﺑﺮﻭﺑﺎﻻ
ﯾﺎﺭﻭ: ﮔﺮﻭﻫﺒﺎﻧﯽ؟
ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ: ﺑﺮﻭﺑﺎﻻ
ﯾﺎﺭﻭ: ﺍﻓﺴﺮﯼ؟
ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ: ﺑﺮﻭﺑﺎﻻ
(متن شایعه خلاصه شده)
پاسخ شایعه: