به اطلاع خدام عزیز کانون فرهنگی و مذهبی منتظران ظهور می رساند، اولین جلسه سال 1395 در خصوص بررسی مسائل و موضوعات مختلف مجموعه، روز سه شنبه مورخ 95/01/24 ساعت 20:30 در منزل آقای شمس برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است حضور کلیه خدام الزامی می باشد.
به اطلاع خدام عزیز کانون فرهنگی و مذهبی منتظران ظهور می رساند، اولین جلسه سال 1395 در خصوص بررسی مسائل و موضوعات مختلف مجموعه، روز سه شنبه مورخ 95/01/24 ساعت 20:30 در منزل آقای شمس برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است حضور کلیه خدام الزامی می باشد.
هیئت شریف یا زهرا (س):
روز شنبه مورخ 95/01/21 (همزمان با نماز مغرب و عشاء)
آدرس: کرج-چهارراه مصباح-روبروی بانک سپه-جنب قصابی-علامت پرچم
مهدی به همراه برادر کوچک ترش مجید که مسئول اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابیطالب(ع) بود جهت شناسایی منطقه عملیاتی از کرمانشاه به سمت سردشت حرکت میکنند. موقعی که عازم منطقه می شوند رانندهشان را پیاده کرده و میگویند: خودمان میرویم. حتی در مقابل اصرار یکی از رزمندگان مبنی بر همراه شدن با آنها میگوید: تو اگر شهید بشوی جواب عمویت را نمیتوانیم بدهیم اما ما دو برادر اگر شهید شویم جواب پدرمان را میتوانیم بدهیم.
غروب در راه به کمین ضدانقلاب میخورند. موشک آر.پی.جی به سقف ماشین اصابت میکند و مجید به شهادت میرسد و مهدی پیاده شده تا در پناهگاهی قرار بگیرد که از پشت مورد اصابت رگبار گلوله قرار میگیرد. فردا وقتی نیروهای خودی میرسند دو نفر را میبینند که به آنها تیر خلاص زدهاند. چندان قابل شناسایی نبودند وقتی قبض پرداخت خمس در داشبورد ماشین پیدا میشود مطمئن میشوند که خود شهید مهدی زینالدین است.
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: همانا نوح(ع) در روز اول رجب سوار کشتى شد و به همراهان خود دستور داد این روز را روزه بگیرند. و فرمود هر کس این روز را روزه بگیرد، جهنم به اندازه دورى مسافت یک سال از او دور خواهد شد و کسى که هفت روز روزه بگیرد، درهای هفتگانه جهنم بر وی بسته خواهند شد.
حضرت آیتالله خامنهای درباره ماه رجب فرمودند: «در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه می توانید بیشتر کنید» ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
از ماه رجب قدردانی کنید.
باید همه به یکدیگر تبریک عرض کنیم این توفیق الهی را که توانستیم بار دیگر وارد ماه رجب بشویم. ماه رجب یک فرصت تقرّب به ارزشهای الهی و تقرّب به ذات مقدّس پروردگار و فرصت خودسازی است.
این ایّامی که در روایات ما بهعنوان ایّام برجسته معرّفی شدهاند، اینها همه فرصتند؛ هر فرصتی هم نعمت است و هر نعمتی هم نیازمند شکر و سپاس است. شکر و سپاس نعمت هم این است که انسان نعمت را بشناسد، بر طبق اقتضای این نعمت رفتار کند، از آن بهره ببرد، نعمت را از خدا بداند و آن را در راه خدا به کار ببرد؛ ماه رجب از این نعمتها است. بعد هم ماه شعبان است که آن هم نعمت دیگری است و این دو ماه از نظر کُمَّلین و اهل توحید و اهل معنا مقدّمه ماه رمضانند؛ و ماه رمضان ماه عروج است، ماه رفتن به معراج است، ماه تزکیه است، ماه تصفیه است که همهی ما به اینها احتیاج داریم.
از ماه رجب قدردانی کنید؛ در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه می توانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید؛ این تلاشی که می کنید، این زحمتی که می کشید، برای خدا قرار بدهید.
۱۳۹۴/۰۲/۰۶
حضرت امام محمد باقر علیهالسلام پنجمین امام شیعیان است که در سال 57 هجری قمری در مدینه متولد شد. پدر بزرگوارش امام سجاد علیه السلام و مادر والامقامش ام عبدالله است.
لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است، بدین جهت که : دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت. القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هریک باز گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است. کنیه امام " ابوجعفر " بود. مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است. بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن علیه السلام و از سوی پدر به امام حسین علیه السلام می رسید. پدرش حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین، علی بن الحسین علیه السلام است. تولد حضرت باقر علیه السلام در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدینه اتفاق افتاد .
به اطلاع می رساند به لطف و مدد اهل بیت، باشگاه فول کنتاک کانون فرهنگی و مذهبی منتظران ظهور (کرج) از روز پنجشنبه مورخ 95/01/19 شروع به فعالیت خواهد کرد. دوستانی که تمایل به ثبت نام دارند با شماره تلفن های زیر تماس حاصل نمایند:
آقای فروغی 09351089924
آقای آذر شب: 09335784740
هزینه:
20 هزار تومان+ 15 هزار تومان (بیمه ورزشی)
مدارک لازم جهت ثبت نام:
2 قطعه عکس 4*3، کپی شناسنامه
آدرس باشگاه:
روبروی مصلی کرج، باشگاه ورزشی ارچنگ
حضرات آیات عظام شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، موسوی اردبیلی،مکارم شیرازی و سبحانی به پرسش های شفقنا درباره مالکیت فضای مجازی وهک کردن پاسخ داده اند.
متن پرسش های شفقنا و پاسخ های این مراجع تقلید شیعه بدین شرح است:
حکم مالکیت فضای مجازی چیست؟ آیا اکانت مجازی نظیر وب سایت، ایمیل، تلگرام، فیس بوک نیز دارای احکام مالکیت است؟ در این صورت اگر کسی اکانت کسی را هک کند و در اختیار خود بگیرد آیا مالک می شود؟ اگر در اثر هک اکانت مجازی به صاحب آن اکانت اعم از وب سایت، ایمیل یا تلگرام و… خسارت مالی وارد شود آیا فرد هک کننده ضامن است؟ اگر کسی با هک اکانت مجازی کسی، محتوای آن را در اختیار بگیرد و در اثر این اقدام برای خود منافع مالی ایجاد کند یا به مالک اکانت خسارت وارد کند آیا ضامن است؟
جنگ سختی شروع شده بود. صدای به هم خوردن شمشیر ها برای لحظه ای قطع نمی شد. حالا سرداران و سربازان در سپاه تن به تن می جنگیدند. یک سپاه حق بود و دیگری باطل. ابری از غبار روی بیابان مثل چادری بزرگ سایه افکنده بود. اسب ها شیهه می کشیدند و دنبال هم می دویدند. در آن میان امام علی(ع) با شجاعت شمشیر می زد و گاه دور خودش می چرخید و حریف می طلبید. ناگهان دشمنی فریاد زد: ای علی چه شمشیر زیبایی داری! کاش آن را به من می بخشیدی! و بلند خندید و سرش را به سویی دیگر چرخاند تا حریف پیدا کند که سایه ای در پشت سرش دید. علی(ع) بود که به او لبخند می زد. امام شمشیر خود را در مقابل او گرفته بود و گفت: بگیر٬ این شمشیر را به تو بخشیدم!
همسر شهید همت: مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، مهمان داشتم، به مهمانها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می گردم. رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش. ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم. رنگش عوض شد و سکوت کرد، گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه می خواستیم از جاده ای رد شویم که مین گذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می دانی چی می شد ژیلا؟ خندیدم. باخنده گفت: تو نمی گذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده ای؟ بگذر از من!
همسر شهید همت می گوید: بارها به من می گفتند: «این چه فرمانده لشکری است که هیچ وقت زخمی نمی شود؟ برای خودم هم سؤال شده بود، از او می پرسیدم: تو چرا هیچ وقت زخمی نمی شوی؟ می خندید ،حرف تو حرف می آورد و چیزی نمی گفت. آخر، شب تولد مصطفی رازش را به من گفت: «پیش خدا کنار خانه اش، از او چند چیز خواستم: اول: تو را، بعد: دو پسر از تو تا خونم باقی بماند، بعد هم اینکه اگر قرار است بروم زخمی یا اسیر نشوم. آخرش هم اینکه نباشم توی مملکتی که امامش توش نفس نکشد.» همین هم شد.