یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پایین شهر تهران.
چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود.
خودش می گفت: گناهی نشد که من انجام ندم.
تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد.
بلند شد اومد جبهه.
یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم.
می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم.
یک 48ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام رو زیارت کنم و برگردم ...