استاد پناهیان:

 من یک سوالی را مطرح می کنم،
جوابش را هم عرض نمی کنم. جوابش را هم بلد نیستم.
فقط سوال مطرح می کنم برای اینکه شما در ذهن شریفتون این سوال را مرور کنید.
سالهاست من از خودم می پرسم و از همه و اون اینکه
وقتی به پیامبر گرامی اسلام عرضه داشتند که آقا شما الآن می فرمایید:
همه با علی ابن ابیطالب بیعت کنند.
جمعیت زیاده اگر بنا باشد همه بیعت کنند،
چند روز ما باید اینجا بمونیم تا اینها یکی یکی بتوانند با علی ابن ابطالب بیعت کنند.
در آن بیابان در آن آفتاب سوزان
حضرت فرمودند باشه می مانیم .
چرا پیامبر گرامی اسلام انقدر اصرار داشتند
همه یک به یک شخصا با علی ابن ابیطالب دست بدهند
و بیعت کنند و بر امامت او این همه اصرار داشتند.
آقا اگر می خواستید اعلام کنید
اعلام کردید همه شنیدند دیگه حالا دست ندهند نمی شود؟
که چند روز باید اینجا بنشینیم برای همین یک دونه دست دادن.
ما معمولا در یک جمعی از مؤمنین می خواهیم رای ای بگیریم
یک بله ای، صلواتی، به به ای، چیزی می گیریم و همه موافقند دیگر. اما چرا رسول گرامی اسلام فرمود تک تکتان باید بیایید بیعت کنید؟
به حدی این موضوع جدی بود که وقتی گفتند خانم ها چه کنند؟ فرمودند یک ظرف آبی بیارید امیر المؤمنین دست در این ظرف آب بگذارند. خانمها هم یک به یک بیایند دست در این ظرف آب بگذارند. چرا؟ حالا این کار چرا باید بشود؟

 یادتون باشه وقتی خواستید در مورد پاسخ این سوال فکر کنید حتما الهاماتی به ذهن شریفتان خواهد رسید .
ولی یادتون باشد که خداوند در مورد پیامبر گرامی اسلام فرمودند: ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی .
پیامبر شما هیچوقت از روی هوای نفس سخنی بر زبان جاری نمی گوید.
هر چه می گوید دستور من است که دارد اطاعت می کند.