نامهٔ خدا به بندگانش!           

فرض کنید من اصلا وجود ندارم؛   

بروید مثل آدم زندگی تان را بکنید و این قدر داستان و شعر درست نکنید.

خودتان نماینده های من را درست کرده اید که کاسبی کنید و سر همدیگر را کلاه بگذارید،

چرا پای من را وسط می کشید؟

اگر من خدایم چرا موسی را بفرستم بگویم شنبه را تعطیل کند

و عیسی را بفرستم بگویم یک شنبه را و محمد را بفرستم بگویم جمعه را؟

چرا کاری کنم که عیسوی شرابش را در کلیسا بنوشد و مسلمان

به جای شراب شلاق بخورد؟

چرا یکی چادر برسر کند و دیگری هیچ نپوشد؟

چرا یکی خاتم شود و دیگران ماتم؟

اگر من این خدا بودم چرا این همه آدم به ظاهر انسان به اسم من روی زمین خدایی می کنند

و کلید بهشت می فروشند و یا دنیا را برای مخلوقات من جهنم کرده اند؟

خدایی که به عبادت محتاج باشد!

خدایی که قسم بخورد جهنمش را از نافرمانان پر می کند!

خدایی که فقط شیعه را به بهشت راه بدهد!

و بقیه پیامبرانش بشوند هیچ!!

خدایی که می گوید زمین آزمایشگاه است و آدم ها موش آزمایشگاهی

و تمام آن چه که در زمین حرام کرده را در بهشت وعده می دهد

من نیستم...

اشتباه گرفته اید !             

  پاسخ:

 1. هدف اصلی متن بالا، انکار دو اصل اساسی یکتاپرستی یعنی معاد و نبوت و در وهله بعد انکار وجود خداست (توحید) .

مدعی شده که "خودتان نماینده های مرا درست کردید که کاسبی کنید" (انکار نبوت پیامبران) 

کلید بهشت را می فروشند و .. (انکار معاد)

 

 

2. متن با برهم بافتن دروغهایی که بیشتر اعتقادات یهودیت و مسیحیت تحریف شده است، اسلام را نیز هم تراز و هم سطح آنها قرار داده است. مثلا گفته شده:

 

خدایی که به عبادت محتاج باشد:

 طبق آئین اسلام، این انسانها هستند که به عبادت محتاجند و نه خداوند. خداوند خالق بی نیاز و غنی از مخلوقات است. (الله الصمد)

 

خدایی که فقط شیعه را به بهشت راه می دهد:

این هم عقیده یهودیان و مسیحیان است که خود را برتر از دیگران می دانند. قرآن در این باره می‌فرماید: «یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ موقعیتی (نزد خدا) ندارند و مسیحیان نیز گفتند: یهودیان هیچ موقعیتی ندارند … خداوند روز قیامت درباره آن‌چه در آن اختلاف داشتند داوری می‌کند.» (بقره، 113)

برخلاف عقاید یهودیان که معتقدند آنها نژاد برگزیده هستند و بقیه انسانها، حیوان و برده آنها هستند، و مسیحیان که خود را تنها رستگاران می دانند، باید گفت، قرآن کریم، بارها بیان کرده که همه کسانی که به یکتایی خدا و آخرت ایمان دارند (از یهود و نصاری و صابئین) رستگار می شوند. (بقره 62)

قرآن، بارها اهل کتاب را مثال می زند که مومن و از صالحان هستند. (113 و 114 آل عمران)

 

داستان و شعر درست کردن هم صفت یهودیان و مسیحیان است که به جعل و تحریف کتابهای آسمانی پرداختند.

برخلاف قرآن، که محفوظ و از گزند جعلیات به دور مانده، تورات نوشته خاخام های یهودی و تلمود تفسیر آنها بر تورات انسان نوشت است و انجیل هم نوشته راهبان مسیحی. کسانی که قرآن درباره آنها می فرماید: آیات خدا را به قیمتی ناچیز فروختند. (199 بقره)

 

یک دروغ دیگر: متن می گوید:" و تمام آن چه که در زمین حرام کرده را در بهشت وعده می دهد."

این هم مغالطه و کذبی بیشتر نیست. بهشت وعده داده شده در قرآن، پاداش نیکوکاران و پاکانی است که در دنیا دست به گناه نیالوده اند، حال چگونه در آخرت، گناه کنند و ذات پاک خود را به سیاهی آلوده کنند؟

 

این جمله، این عقیده عوامانه و مضحک را به ذهن می آورد که حوریان بهشتی همان فاحشه های زمینی هستند!!! معاذالله. حوریانی که در قرآن، بیان شده که دست جن و انس هرگز بدانها نرسیده را چه مقایسه با پلیدترین انسانهایی که قدر گوهر وجود خود را نمی دانند.

قرآن، بالاترین نعمت بهشتی و فوز عظیم را افزون بر سرسبزی و نعمات فراوان، ملاقات رب و نزدیکی به خداوند می داند. لذتی که تنها عبادت کنندگان خداوند ذره ای از طعم آن را در دنیا می چشند.

 

 

3.برخلاف ادعای دروغین متن، طبق عقیده مسلمانان، همه پیامبران، برای هدف و رسالتی واحد مبعوث شده اند.

ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد (علیهم السلام) هر یک با هدف دعوت مردم به یکتاپرستی، اخلاق و انسانیت ظهور کرده اند و هر یک، برای پالایش دین خدا از تحریفات و انحرافات، برای تکمیل پیامبر قبلی آمده اند. نه اینکه با هم متفاوت و متعارض باشند.

 

اینکه مسیحی شراب می خورد و یهودی، کودک می کشد، و نسل کشی می کند، تحریفاتی است که بر دین این پیامبران بزرگ وارد شده نه اینکه این پیامبران معاذالله شرابخوار و کودک کش بوده اند. و دقیقا علت ظهور پیامبر خاتم نیز، اصلاح همین انحرافات عقیدتی و رفتاری پیروان ادیان قبلی است.

 

نشر این پیام صدقه جاریه است.