امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در حکمت 60 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «اَللِّسانُ سَبُعٌ إِن خُلِّىَ عَنهُ عَقَرَ؛ زبان چونان حیوان درندهای است که اگر رها شود، مجروح میکند.»

 

اهمیت زبان

زبان جهت سعادت میتواند بهترین وسیله باشد و به همان اندازه که میتواند بهترین وسیله باشد، خطرناکترین وسیله نیز میتواند باشد. در مورد زبان گفته شده است: «جِرمش کم اما جُرمش زیاد است.» امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) میفرمایند: چه بسیار سخنانی که از حمله و هجوم، اثرش بیشتر است. همچنین در روایت داریم که از ایشان پرسیدند: کدام مخلوق نیکوتر است؟ فرمودند: کلام. بعد سؤال شد کدام مخلوق زشتتر است؟ حضرت فرمودند: کلام! سپس در ادامه فرمودند: با سخن است که صورتها در روز قیامت سفید میشود و با سخن است که صورتها سیاه میشود. در سخن دیگری از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) داریم: «فَرُبَّ کَلِمَه سَلَبَت نِعمَه وَ جَلَبَت نِقمَه[1]؛ چه بسیار یک کلمه نعمتی را برباید یا بلایی را جذب کند.»

ضرورت کنترل زبان در کلام امیرالمؤمنین

در مورد زبان گفته شده؛ امیرش باشید و آن را کنترل کنید: «هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ»[2]؛ کسی که زبان را امیر خویش کرده است، خودش را نزد خودش خوار نموده است.» زیرا حرفهایی که میزند، اگر بعداً تفکر کند میبیند به ضرر خودش بوده است. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نهجالبلاغه می‌فرمایند: «مرد باید زبانش را حفظ کند، زیرا همانا این زبان سرکش، صاحب خود را به هلاکت می‏اندازد.» همچنین حضرت در خطبه 176 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «پرهیزکاری را ندیده‏ام که تقوا برای او سودمند باشد، مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده بود.» در ادامه همین خطبه حضرت می‌فرمایند: «همانا زبان مؤمن در پس قلب او و قلب منافق از پس زبان اوست؛ زیرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنی گوید، نخست می‏اندیشد، اگر نیک بود اظهار می‏دارد، و چنانچه ناپسند بود پنهانش می‏کند، درحالیکه منافق آنچه بر زبانش آمد می‏گوید و نمی‏داند چه حرفی به سود او و چه حرفی بر ضرر اوست.» پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) نیز درمورد زبان می‌فرمایند: «ایمان بنده‏ای استوار نگردد، تا دل او استوار شود و دل استوار نشود، تا زبان استوار گردد. پس هر کس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک و زبانش از عرض و آبروی مردم سالم ماند، باید چنین کند.

سکوت بهتر است یا سخن گفتن؟

در روایتی آمده است که فردی از امام سجاد(علیه‌السلام) پرسید: سکوت بهتر است یا سخن گفتن؟ امام فرمودند: «هردو عمل آفاتی دارد اما اگر آفت نداشته باشد، کلام نیکوتر است.» البته هرگاه که انسان شک دارد که مطلبی را بگوید یا نگوید، بهتر است احتیاط کند و نگوید. اما اگر فردی یقین دارد که کلامش آفت نخواهد داشت، کلام بهتر است. آن فرد در ادامه پرسید چطور ممکن است؟ امام پاسخ دادند: «زیرا خداوند انبیاء را برای سکوت مبعوث نکرد.» امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نهجالبلاغه می‌فرمایند: «سکوت نسبت به حکم پروردگار خیری ندارد، هم چنانکه در گفتار جاهلانه خیر نیست.»

20 مورد از آفات زبان

برای زبان گناهان متعددی قابل شمارش است؛ ازجمله دروغ، غیبت، تهمت، افشاء اسرار، اختلاف‌افکنی و سخن‌چینی، ریا، مسخره کردن، اف بر پدر و مادر گفتن، فحش و ناسزا گفتن و لعن بیجای افراد، شهادت باطل، حرف لغو زدن، ادای تشیّع (یعنی کسی که بگوید شیعه است، اما در عمل چنانکه خواسته شده است نباشد. چنین کسی نباید ادعای تشیع کند، بلکه باید بگوید من محب اهلبیت(علیهم‌السلام) هستم)، تملق نیز از آسیبهای زبان است، فخرفروشی، فتوای جاهلانه دادن (چه در مسائل سیاسی و اقتصادی، چه مسائل دینی و اجتماعی)، مراء به معنی بحث و جدل بیهوده، شوخی با نامحرم، سرزنش بیجا، تحقیر و توهین، غلو درباره ائمه(علیهم‌السلام) به معنی تجاوز کردن و یا فراتر گذاشتن از اندازه و جایگاه در مورد ایشان.

داستانِ هر روز زبان و سایر اعضای بدن

در روایتی از چهارمین پیشوای معصوم، امام سجاد(علیه‌السلام) وارد شده است که حضرت فرمودند: «إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ یُشْرِفُ عَلَى جَمِیعِ جـَوَارِحـِهِ کُلَّ صَبَاحٍ فَیَقُولُ: کَیْفَ أَصْبَحْتُمْ؟ فَیَقُولُونَ: بِخَیْرٍ إِنْ تَرَکْتَنَا وَ یَقُولُونَ: اللَّهَ اللَّهَ فِینَا وَ یُنَاشِدُونَهُ وَ یَقُولُونَ: إِنَّمَا نُثَابُ وَ نُعَاقَبُ بِکَ[3]؛ هرروز صبح، زبان آدمی به سایر اعضاء میگوید: حال شما چگونه است؟ سایر اعضاء جواب میدهند: اگر تو ما را به حال خود واگذاری حالمان خوب است و نیز به زبان میگویند: خدا را، خدا را در مورد ما در نظر بگیر و او را قسم داده و میگویند ما به واسطه تو پاداش دیده و به واسطه تو عذاب میشویم.

[1]  نهج‌البلاغه، حکمت ۳۸۱

[2] نهجالبلاغه، حکمت۲

[3]  کافی، ج2، ص115