عنوان: آیا شیعه یا شفا خواستن از ائمه دچار استدراج شده ؟!
متن شبهه یا سوال :
چندی پیش یکی از برادران اهل سنت به بنده در بحث شفادادن ائمه اطهار (ع) گفتند: خدا شما را مورد سنت استدراج قرار داده و اینکه کسی شفا بیابد سنت استدراج خداوند است که شما را از خود دور تر میکند.
بنده هم با آیه و دلیل ولایت طولی و ...
صحبت کردم اما قبول نکردند.
حال از شما میخواهم این مطلب را که 'شیعه دچار سنت استدراج شده است ' را جوابی در خور بدهید
پاسخ :
1. شما نیز از آنان بپرسید که آیا در داستان زیر پیامبر گرامی و آن مرد نابینا گرفتار سنت استدراج شدند
ترمذی در صحیح خود روایت می کند که مردی نابینا به محضر پیامبر آمد و گفت از خدا بخواه تا مرا شفا دهد. پیامبر به او دستور داد وضوی کاملی بگیرد و این دعا را بخواند:
"خدایا من تورا می خوانم به واسطه پیامبرت محمد که پیامبر رحمت است به سوی تو توجه می کنم ای محمد من به واسطه تو به پروردگارم برای بر آوردن حاجتم توجه نمودم تا حاجتم بر آورده شود پس خداوندا اورا شفیع من برای بر آوردن حاجتم قرار بده او نیز چنین کرد و شفا یافت"
(سنن ترمذی،ج5 ص229 ح3649)
(سنن ابن ماجه،ج1 ص441 ح1385)
(مستدرک حاکم،ج1 ص313)
(مسند احمد،ج4 ص138)
آیا عایشه و صحابه گرفتار استدراج شدند؟
دارمی از بزرگان اهل سنت در کتابش در باب "کرامت هایی که خداوند به پیامبر بعد از وفاتش داشته" نقل می کند:
"در مدینه قحطی شدیدی آمد و مردم به نزد عایشه شکایت بردند و از او چاره جویی خواستند عایشه گفت:کنار قبر پیامبر بروید و سوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا میان قبر آن حضرت و آسمان مانعی نباشد و منتظر بمانید.
مردم نیز چنین کردند و در نتیجه باران بارید به اندازه ای که پس از مدتی بیابان ها سبز شد و شترها چاق و فربه شدند"
(سنن دارمی،ج1 ص43 -44)
آیا عمر گرفتار سنت استدراج شده است ؟
بخاری روایت می کند:
"عمر وقتی قحطی پیش می آمد به عباس عموی پیامبر توسل می کرد و چنین می گفت: اللهم انا کنا نتوسل الیک بنبینا فتسقینا وانا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا ؛ خدایا ما در گذشته به پیامبرمان متوسل می شدیم و باران می آمد. هم اکنون به عموی پیامبرمان متوسل می شویم برما باران نازل بفرما"
(صحیح بخاری،ج2 ص16)
آیا ابو علی خلال عالم بزرگتان گرفتار استدراج شده است؟
"او می گوید: هیچ گاه مشکلی برایم پیش نمی آمد مگر آنکه به زیارت قبر موسی الکاظم امام شیعیان می رفتم و به او توسل می جستم خداوند نیز مشکلم را حل می کرد."
(تاریخ بغداد ج1 ص133)
2. اما معنای اصطلاحی استدراج ؛ در اصطلاح دینى، مراد از استدراج این است که خداوند گناهکاران و نافرمانان جسور و بىشرم را سریع گرفتار عقوبت نمىکند؛ بلکه درهاى نعمت خود را بر آنها مىگشاید. فراوانى نعمت یا آنها را از خواب غفلت بیدار مىکند که این همان "هدایت الهی" است و یا بر غرور آنها مى افزاید و عقوبت را سختتر مى سازد که این "استدراج" است.
(اصول کافى، ج۴،ص۱۸۹
(تاج العروس، ج۲،ص۴۱)
(تفسیر نمونه،ج۷،ص۳۳)
خداوند در قرآن می فرماید: "وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ" (اعراف / 182)
ترجمه: و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.
3. اما لازم است توضیح کوتاهی در رابطه با توسل و تقاضای از غیر خداوند داده شود ؛
دست نیاز و تقاضای کمک کردن از غیر خدا ؛ به این نیت که این غیر خدا این تواناییش از خودش است ... بله این شرک است. ولی اگر با این دید که همه توانایی او از جانب خدا به او داده شده و خداوند او را وسیله رفع مشکل ما قرارداده است اصلا شرک نیست.
از طرفی خداوند قادر مطلق ؛ خودش به ما امر کرده که حتی برای تقرب و نزدیکی به خودش هم وسیله ای را پیدا کنید.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَة (مائده / 35)
ترجمه:اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهاى براى تقرب به او بجوئید!
وسیله قرار دادن مقام انسان صالحى در پیشگاه خدا و طلب چیزى از خداوند به خاطر او، به هیچوجه ممنوع نیست و منافات با توحید ندارد، در آیه 64 سوره نساء مىخوانیم:
وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً
ترجمه: اگر آنها هنگامى که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهى شدند) به سراغ تو مىآمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش مىکردند و تو نیز براى آنها طلب عفو مىکردى، خدا را توبهپذیر و رحیم مىیافتند.
و نیز در آیه 97 سوره یوسف مىخوانیم که: برادران یوسف از پدر تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند براى آنها استغفار کند و یعقوب نیز این تقاضا را پذیرفت.
متن شبهه یا سوال :
چندی پیش یکی از برادران اهل سنت به بنده در بحث شفادادن ائمه اطهار (ع) گفتند: خدا شما را مورد سنت استدراج قرار داده و اینکه کسی شفا بیابد سنت استدراج خداوند است که شما را از خود دور تر میکند.
بنده هم با آیه و دلیل ولایت طولی و ...
صحبت کردم اما قبول نکردند.
حال از شما میخواهم این مطلب را که 'شیعه دچار سنت استدراج شده است ' را جوابی در خور بدهید
پاسخ :
1. شما نیز از آنان بپرسید که آیا در داستان زیر پیامبر گرامی و آن مرد نابینا گرفتار سنت استدراج شدند
ترمذی در صحیح خود روایت می کند که مردی نابینا به محضر پیامبر آمد و گفت از خدا بخواه تا مرا شفا دهد. پیامبر به او دستور داد وضوی کاملی بگیرد و این دعا را بخواند:
"خدایا من تورا می خوانم به واسطه پیامبرت محمد که پیامبر رحمت است به سوی تو توجه می کنم ای محمد من به واسطه تو به پروردگارم برای بر آوردن حاجتم توجه نمودم تا حاجتم بر آورده شود پس خداوندا اورا شفیع من برای بر آوردن حاجتم قرار بده او نیز چنین کرد و شفا یافت"
(سنن ترمذی،ج5 ص229 ح3649)
(سنن ابن ماجه،ج1 ص441 ح1385)
(مستدرک حاکم،ج1 ص313)
(مسند احمد،ج4 ص138)
آیا عایشه و صحابه گرفتار استدراج شدند؟
دارمی از بزرگان اهل سنت در کتابش در باب "کرامت هایی که خداوند به پیامبر بعد از وفاتش داشته" نقل می کند:
"در مدینه قحطی شدیدی آمد و مردم به نزد عایشه شکایت بردند و از او چاره جویی خواستند عایشه گفت:کنار قبر پیامبر بروید و سوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا میان قبر آن حضرت و آسمان مانعی نباشد و منتظر بمانید.
مردم نیز چنین کردند و در نتیجه باران بارید به اندازه ای که پس از مدتی بیابان ها سبز شد و شترها چاق و فربه شدند"
(سنن دارمی،ج1 ص43 -44)
آیا عمر گرفتار سنت استدراج شده است ؟
بخاری روایت می کند:
"عمر وقتی قحطی پیش می آمد به عباس عموی پیامبر توسل می کرد و چنین می گفت: اللهم انا کنا نتوسل الیک بنبینا فتسقینا وانا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا ؛ خدایا ما در گذشته به پیامبرمان متوسل می شدیم و باران می آمد. هم اکنون به عموی پیامبرمان متوسل می شویم برما باران نازل بفرما"
(صحیح بخاری،ج2 ص16)
آیا ابو علی خلال عالم بزرگتان گرفتار استدراج شده است؟
"او می گوید: هیچ گاه مشکلی برایم پیش نمی آمد مگر آنکه به زیارت قبر موسی الکاظم امام شیعیان می رفتم و به او توسل می جستم خداوند نیز مشکلم را حل می کرد."
(تاریخ بغداد ج1 ص133)
2. اما معنای اصطلاحی استدراج ؛ در اصطلاح دینى، مراد از استدراج این است که خداوند گناهکاران و نافرمانان جسور و بىشرم را سریع گرفتار عقوبت نمىکند؛ بلکه درهاى نعمت خود را بر آنها مىگشاید. فراوانى نعمت یا آنها را از خواب غفلت بیدار مىکند که این همان "هدایت الهی" است و یا بر غرور آنها مى افزاید و عقوبت را سختتر مى سازد که این "استدراج" است.
(اصول کافى، ج۴،ص۱۸۹
(تاج العروس، ج۲،ص۴۱)
(تفسیر نمونه،ج۷،ص۳۳)
خداوند در قرآن می فرماید: "وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ" (اعراف / 182)
ترجمه: و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.
3. اما لازم است توضیح کوتاهی در رابطه با توسل و تقاضای از غیر خداوند داده شود ؛
دست نیاز و تقاضای کمک کردن از غیر خدا ؛ به این نیت که این غیر خدا این تواناییش از خودش است ... بله این شرک است. ولی اگر با این دید که همه توانایی او از جانب خدا به او داده شده و خداوند او را وسیله رفع مشکل ما قرارداده است اصلا شرک نیست.
از طرفی خداوند قادر مطلق ؛ خودش به ما امر کرده که حتی برای تقرب و نزدیکی به خودش هم وسیله ای را پیدا کنید.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَة (مائده / 35)
ترجمه:اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهاى براى تقرب به او بجوئید!
وسیله قرار دادن مقام انسان صالحى در پیشگاه خدا و طلب چیزى از خداوند به خاطر او، به هیچوجه ممنوع نیست و منافات با توحید ندارد، در آیه 64 سوره نساء مىخوانیم:
وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً
ترجمه: اگر آنها هنگامى که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهى شدند) به سراغ تو مىآمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش مىکردند و تو نیز براى آنها طلب عفو مىکردى، خدا را توبهپذیر و رحیم مىیافتند.
و نیز در آیه 97 سوره یوسف مىخوانیم که: برادران یوسف از پدر تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند براى آنها استغفار کند و یعقوب نیز این تقاضا را پذیرفت.
در آیه 114 سوره توبه نیز موضوع استغفار ابراهیم در مورد پدرش آمده که تاثیر دعاى پیامبران را درباره دیگران تایید مىکند و همچنین در آیات متعدد دیگر قرآن این موضوع منعکس است.
پس نکنه مهم این است قدرت آن کسانی که وسیله قرار می دهیم را مستقل ندانیم بلکه قدرتشان را از جانب خداوند متعال بدانیم.
پس نکنه مهم این است قدرت آن کسانی که وسیله قرار می دهیم را مستقل ندانیم بلکه قدرتشان را از جانب خداوند متعال بدانیم.