انتشار "فایل صوتی" منتظری در تخطئه حکم تاریخی امام (رض) مبنی براعدام هواداران پروپاقرص " سازمان تکفیری مجاهدین خلق " را بیش از هر چیزی در راستای زمینه سازی روانی - وجدانی و مشروعیت بخشی شرعی - اخلاقی به پدیده "تکفیر وطنی" و پیامدهای خشونت بار آن می دانم. این نوع فضاسازی های مدیریت شده از یک طرف، تاریخ پسا انقلابی تکفیر وطنی نسل اول تکفیرهای ایران را تطهیر می کند و از طرف دیگر، برخورد جدی و ملی باخشونت های تکفیری را در موقعیت فعلی تضعیف می کند.
در شرایطی که قاطبه علمای اسلام از شیعه و سنی با درک خطربزرگ خشونتهای ناشی از تکفیر، جبهه متحدی را دربرابرآن تشکیل داده اند، انتشار مرموز صوت فقیهی شیعی که اینگونه بی پروا و یک جانبه درحال تدارک عقبه فقهی و شرعی برای مصونیت تکفیری های سلف به نظر می رسد تا جبهه یک پارچه علمای اسلام شکاف بیفتد، نشانه آشکاری از یک توطئه تاریخی و تمدنی بزرگ است. انتشار به موقع و هوشمندانه این صوت منتظری را به تنها فقیه شیعی سده اخیر تبدیل می کند که در پشتیبانی شرعی از تکفیری ها با آخوندهای درباری وهابی هم داستان است.
مهمترین ضرر و خطر انتشار این صوت تاریخی، تقویت اعتماد به نفس روانی وشرعی برخی عناصر وطنی واجد گرایش های عقیدتی و انحرافی تکفیری است که می تواند ایشان را ازموقعیت علاقه مندی و هواداری به دایره همگرایی های رفتاری و اقدام وارد کند. همچنین می تواند در پالودن تصویر تاریک و تلخ تکفیری های ایرانی سلف که ایشان هم مثل نسل های جدید سوری و اروپایی و چچنی و عربستانی خود عنوان "مجاهد" رابرگزیده بودند موثر باشد. با این همه اما مزایای انتشار این فایل صوتی درموقعیت کنونی بیش از محدودیت های آن است. اگر در گرگ و میش بحرانهای اواخر دهه ٦٠ و پیش از روشن شدن پلیدی ماهیت سازمان مجاهدین خلق وعزم قاطبه اعضای آن بر باقیماندن بر مرام تکفیری و خشونت فیزیکی، وجه ساده لوحانگی و فانتزی نگرش های منتظری وار چندان چشمگیر نبود، اما اکنون زمینه های عقلانی و تاریخی برای درک عمق ساده لوحی و سطحی بودگی یک فقیه فاقد بصیرت و تشخیص مهیا تر است. انتشار این صوت بیش از اینکه ساده لوحی و آفت زدگی تمام عیار "منتظری وارگیهای سیاسی" درتقابل با تصمیمات راهبردی ولایت فقیه را به رخ بکشد، بر حکمت، بصیرت وهوشمندی بی بدیل امام (رض) در تشخیص درست مسایل و شجاعت الهی او در عمل قاطع به مفاد تشخیص دلالت دارد. او در چند سال پایانی عمرخود علی رغم امواج منفی ساده لوحی هایی از این دست، یک تنه مسئولیت شرعی و سیاسی ریشه کنی تکفیر و تکفیری ها را به عهده گرفت تا ایران فردا ایرانی عاری و خالی از این ویروس نابودکننده باشد و آرامش لازمه بالندگی و رشد و پیشرفت نسل های جدید تحت الشعاع خیره سریها وخشونت طلبی های برآمده از انحراف های تکفیری قرار نگیرد. یکی از دلایلی که درمیان همه کشورهای اسلامی گرایش آحاد ایرانی به تکفیری ها بسیار بسیار اندک بوده است به ریشه کنی خمینی وار آن در اواخر دهه ٦٠ باز می گردد. سویه های شیعی و ایرانی تکفیر اگر دربرخورد به صخره شجاعت و بصیرت و قاطعیت حضرت خمینی (قدس) درهم نمی شکست "تکفیر شیعی- ایرانی" دیگر پدیده ای غریب ونادر نمی نمود. منتظری دراین صوت درحالی از اعدام های قانونی وشرعی تکفیری ها اعلام انزجار می کند که مدتی قبل از آن، جمعی از مریدانش را که نقش قطعی آنها دراعدام های غیرشرعی و ظالمانه انسانهای بی گناه عیان شده بود تحت حمایت همه جانبه خود قرارداده بود؛ اما امامی که مجوز اعدام تکفیری های مجاهد خلق را صادر کرد، پیش از آن در مورد نوه سرکش خود،"حسین خمینی"، وقتی ازمقاومت اودر برابر اعمال قانون مطلع اجازه برخورد با نوه را تاسرحد شلیک گلوله صادر کرده بود. تاریخ انقلاب اسلامی آیینه عبرت هاست. چه عبرتی بالاتر از اینکه "صوتی از یک فقیه" به تنها سند ظاهرا شرعی تطهیر تکفیر و خشونتهای تکفیری علیه شیعه تبدیل شود. وقتی دشمن بر روی صوتی که سال ها در تاریک خانه بیت منتظری برای روزهای مبادا حفظ شده بود اینقدرحساب کرده است و تلاش دارد تا دست خالی خود را درپشتیبانی شرعی و آخوندی ازتکفیر و تکفیری ها با آن پر کند، دیگرمی توان تصور کرد که چه خواب های شیطانی و پلیدی برای دوران رهبری صاحب آن صوت پس از امام دیده بود. شاید اگر رهبری انقلاب بعد از امام به او می رسید داعش قبل ازاینکه در سوریه و عراق و لیبی نضج بگیرد در ایران شکل گرفته بود و خلیفه داعش بجای اینکه ابوبکری ازبغداد باشد حسینعلی نامی از ایران بود.

منبع: شبکه سیاسى تحلیلى حزب الله