آیا تاکنون از خودتان پرسیده اید که چرا در ایران به یک باره و ظرف مدت تنها ده سال بسیاری از رودخانه ها، تالاب ها و دریاچه های ما خشک شدند؟! چگونه زاینده رود، ارومیه، گاو خونی، پریشان، بختگان، حورالعظیم، هامون و صدها اکو سیستم دیگر از پهنه جغرافیایی ایران ناگهان ناپدید گشتند؟

اگر این پرسش را از یک استاد دانشگاه در رشته محیط زیست بپرسید، بی درنگ خشکسالی و سد سازی های اشتباه و چاه های غیرمجاز را عامل چنین وضعی می داند،زیرا نگاهش فراتر از معلومات دانشگاهی اش نیست. اگرچه بی تردید سد سازی ها و حفر چاه های عمیق هم سهمی در ایجاد این وضع دارند.
اما این پرسش مطرح بوده که چرا سال هاست زمستان ها بهار شده اند و زمین و آسمان ایران با برف بیگانه شده است!
اگر این وضع در سراسر دنیا حاکم بود جای تعجب نداشت، اما به گونه ای مشکوک این تغییرات تنها در پهنه ایران و پیرامون آن به چشم می خورد.
اگر گرمایش جهانی زمین عامل این فاجعه است چرا در اروپا و آمریکا شاهد فاجعه ای در این ابعاد نیستیم!



چرا هنوز در دنیا زمستان ها برف میبارد، اما در ایران باران هم نمی بارد.
پیش از این میدانستم که با استفاده از فناوری های نوین میتوانند ابرها را بارور کرده وسبب بارش آنها شوند.
از خودم میپرسیدم که آیا عکس این موضوع نیز امکان پذیر است؟
یعنی ممکن است دشمنان ایران توانسته باشند در یک نبرد پنهان سبب ناباروری ابرها وگرمایش منطقه ای خاص از زمین شوند؟
تا اینکه در 26 بهمن 93 و در روزنامه همشهری مقاله ای را دیدم که دقیقاً وجود چنین فناوری را تائید می کرد.
شگفت آنکه مقاله از قول گاردین نقل قول کرده و به دست داشتن سی آی ای در تغییرات اقلیمی جهان اشاره داشت، پس از خواندن مقاله توقع داشتم واکنش محافل علمی نسبت به آن پیگیرانه باشد.
اما متاسفانه جامعه ما که همواره به شنیدن و پذیرش خبرهای سطحی و روزمره عادت دارد اصلاً نفهمید چه مطلب حیاتی گفته شده است. روزنامه ها که همیشه غرق درگیری های حزبی و جناحی هستند از کنار این مطلب گذشتند و دانشمندان ما هم که معلوماتشان محدود به ترم های دانشگاهی میباشدچون سواد فنی وسیاسی برای درک موضوع را نداشتند خودشان را به نشنیدن زدند و در نهایت چون حرفی برای گفتن نداشتند این موضوع را شایعه ای بیش ندانستند.
حتماً ساده لوحان توقع داشتند آنهایی که به چنین فناوری های هولناکی دست یافته اند خودشان بیایند و اعلام کنند که نابودی دریاچه ها و بیابان شدن ایران از جانب ماست!
حتی کسی به خودش زحمت نداد در این باره کوچکترین تحقیقی بکند و متاسفانه صداوسیما نیز سکوت پیشه کرد.
آیا سلاحی از این ویرانگرتر برای نابودی یک کشور وجود دارد؟ روستاها در اثر خشکسالی تخلیه و کشاورزی نابود می شود. شهرها مملو از جمعیت غیرمولد و مصرف کننده خواهد شد و دولت ناچار خواهد بود برای سیرکردن شکم این جمعیت گرسنه تمام ذخایر ارزی خود را به وارد کردن مواد کشاورزی از خارج اختصاص دهد و این یعنی بر باد رفتن استقلال مملکت و همان خواست دشمنان ایران.
حتی ده ها بمب هسته ای وجنگ کلاسیک نمی تواند چنین تخریبی برای کشور به بار آورد.
هموطن من! جنگ آب وهوایی حقیقت دارد.
این را خود خارجی ها می گویند. جالب آنکه دنیا به ما هشدار می دهد، اما خود ما انگار نه انگار.
کافیست تادر همین اینترنت به پژوهشی درباره آن دست بزنید تا از لابلای شایعات، حقایق هولناک آن را دریابید.
تحقیق کنید پروژه و سلاح هارپ که توسط آمریکا ساخته شده است چیست وچگونه میتواند بطور هدفمند تنها بخشی از زمین را دچار خشکسالی نماید.
به جای آنکه خودتان را با جک سرگرم کنید، سرتان را بلند کنید و ببینید دور و برتان چه میگذرد. آنها در حال کشتن شما و فرزندان شما هستند.
وقتی آب نباشدشماخواهیدمرد. آب حمام و دستشویی شما سرانجام روزی قطع خواهد شد. آنگاه دیر خواهد بود تا بفهمید بر سر شما چه آورده اند. آنگاه دیگر فایده ای نخواهد داشت اگر بفهمی در زمستان چرا دیگر برفی نمی بارد و در بهار چرا باید کولرهایتان را روشن کنید. امیدوارم کمیسیون امنیت ملی مجلس متوجه مسئولیت حیاتی خود گشته و در این باره گروهی را برای تحقیق تشکیل دهد.
تنها با گفتن این جمله که شایعه است مسئولیت از گردن مسئولان محترم رفع نخواهد شد.
حتی اگر 1 درصد احتمال حقیقت در اینباره وجود داشته باشد، وظیفه مسئولان این است که این 1 درصد را جدی بگیرند و در این باره تحقیق کنند.