مختصری از زندگی نامه مسلم بن عقیــل:

در میان جوانان برومند «بنى هاشم »؛ جناب مسلم بن عقیل بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم (علیهم السلام) برادر زاده حضرت علی (علیه السلام) یکى از چهره هاى تابناک و شخصیت هاى بارز، به شمار مى رود.
وی فرزند عقیل؛ عمو زاده و صحابی گرانقدر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و همسر رقیه دختر حضرت علی (علیه السلام) است. او از خاندانی پاک، شجاع و با فضیلت برخاست و زیر نظر عموی گرامی‏‌ اش، حضرت علی (علیه ‌السلام)، و پسر عموهای خود؛ امام حسن و امام حسین (علیهما ‌السلام) پرورش یافت و از علم، تقوی و دیگر فضائل آن بزرگواران بهره مند گردید.

ولادت مسلم بن عقیــل:
تاریخ دقیق ولادت حضرت مسلم چندان مشخص نیست، اما شاید بتوان با در نظر گرفتن سن فرزندان او که در کربلا به شهادت رسیده اند و نیز با توجه به رویداد هایی که در دوران زندگانی وی به وقوع پیوسته و نیز شرکت در جنگ هایی که تاریخ، آشکارا از حضور مسلم در آنها نام برده است، سن تقریبی ایشان را به هنگام شهادت تخمین زد. بر همین اساس برخی سن ایشان را هنگام شهادت، ۳۵ سال دانسته اند.

اسامی و القاب مسلــم بن عقیــل:
نام آن حضرت مسلم است، امام حسین (علیه السلام) در نامه ای که برای کوفیان توسط حضرت مسلم می فرستد، وی را به «ثقه» توصیف می کند. امام (علیه السلام) در این نامه می نویسد: «کسی را به سوی شما می فرستم که برادر، پسر عمو و مورد اطمینان از اهل بیتم محسوب می شود».
در زیارت نامه آن حضرت به واژه ای اشاره شده است که می تواند لقبی از القاب ایشان باشد. در آنجا چنین آمده است:
«السلام علیک ایّها العبد الصالح …». بنابر این، عبد صالح از القاب آن حضرت محسوب می شود.

Image result for ‫مسلم ابن عقیل‬‎

همسر مسلم بن عقیـــل:
نام همسر مسلم، رقیه؛ دختر امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.
البته گفته شده است که مسلم پس از وفات رقیه، مجددا داماد امام على (علیه السلام) شده و رقیه صغرى یا ام کلثوم را به همسرى خود درآورده است.

فرزندان مسلـــم بن عقیــل:
برای مسلم بن عقیل دو تا چهارده فرزند ذکر کرده اند که البته این تعداد خالی از مبالغه نیست. در منابع کهن تنها نام چهار یا پنج یا هفت تن از آنها برده شده است که عبارت اند از:
عبدالله، محمد، علی، مسلم، حمیده (عاتکه)، ابراهیم و عبدالرحمن.

شهادت مسلم بن عقیـــل:
در مورد چگونگی شهادت مسلم بن عقیل باید گفت:
پس از اسارت وی و بردنش به دار الاماره، ابن زیاد به بُکَیر بن حمران که در جنگ با مسلم مجروح شده بود، دستور داد تا برای آرامش و خنک شدن دل خود، کشتن او را بر عهده بگیرد. بُکَیر، وی را به بالای قصر برد.
مسلم بن عقیل در حالی که تکبیر می‏‌گفت، استغفار می‌ کرد و بر انبیا و فرشتگان درود می‏‌فرستاد، می‏‌گفت:
خداوندا، میان ما و این گروه که بر ما ستم روا داشتند، ما را تکذیب کردند و کشتند، تو خود حکم بفرما.

وقتی به بالای قصر رسیدند، بٌکَیر سر آن حضرت را از بدن جدا کرد و پیکرش را از بالای پشت بام به پایین قصر انداخت. سپس وحشت زده نزد عبیدالله بازگشت و گفت: هنگامی که مسلم را به قتل رساندم، ناگهان دیدم مردی سیاه چهره و زشت در برابرم ایستاده و انگشتان خود را به دهان گرفته است، من با مشاهده آن بسیار ترسیدم!

مسلم بن عقیل در روز چهارشنبه نهم ذی حجه سال ۶۰ هجری در کوفه به شهادت رسید. سر مبارک مسلم را همراه با سر هانی بن عروه به شام فرستادند. یزید دستور داد تا آن‌ ها را بر سر در یکی از دروازه ‏‌های شهر دمشق آویختند. پیکرش را نیز در بازار قصاب ‏‌های کوفه بر روی زمین کشاندند.