کانون فرهنگی منتظران ظهور

اینجا مأمن امنی است برای او که امنیت طلب است

۵۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

چرا روز جمعه را جمعه نامیدند؟

مردی از حضرت امام محمد باقر علیه السلام پرسید: چرا جمعه را جمعه نامیدند؟

حضرت علیه السلام فرمودند:

همانا خداوند متعال، در روز جمعه٬ مخلوقاتش را جمع نمود برای میثاق گرفتن بر ولایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و وصی او حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام. پس این روز را جمعه نامیدند زیرا کل خلق، در آن جمع شدند‌.

ان الله عز‌وجل جمع فیها خلقه لولایة محمد و وصیه فی المیثاق فسماه یوم الجمعه لجمعه فیه خلقه

الکافی: ج۳،ص۴۱۵.

۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۵۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الزهرا

سه چیز ارزشمند که به آسانی به دست می آیند

یکی از معضلات امروزی جامعه عدم صداقت در گفتار و رفتار است.

 

متاسفانه این معضل تا به آنجا پیش رفته است که برخی با بیان جمله نادرست؛"تا دروغ نگویی کارت راه نمی افتد" علنا خود و دیگران را به دروغگویی دعوت می کنند. حال آنکه به فرموده امیرالمومنین سلام الله علیه: راه نجات در صداقت و راستگویی است.

 

باز امیرالمومنین سلام الله علیه در مورد فواید راستگویی می فرمایند: یَکْتَسِبُ الصّادِقُ بِصِدْقِهِ ثَلاثا:حُسْنَ الثِّقَةِ بِهِ، وَالْمَحَبَّةَ لَهُ، وَالْمَهابَةَ عَنْهُ؛ راستگو با راستگویى خود، سه چیز را به دست مى آورد: اعتماد، محبت و شکوه.

 

غررالحکم، ج 6، ص 480، ح 11038

 

۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۱۳ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا

پوست هایی که از لب و بدن جدا می شود چه حکمی دارد؟

در خصوص حکم شرعی پوست هایی که از لب و بدن جدا می شود، این گونه پاسخ داده شده:

پوست هاى مختصر لب و جاهاى دیگر بدن که موقع افتادنشان رسیده (یعنی روح نداشته و به آسانى کنده می شود)، اگر چه آنها را بکنند پاک است.

تبصره: طبق نظر اکثر مراجع عظام تقلید، بنابر احتیاط واجب باید از پوستى که موقع افتادنش نرسیده و آن را کنده‌اند، اجتناب شود.

پی نوشت:

توضیح المسائل مراجع، ج‌1، مسأله 91 

۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۱۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الزهرا

دیدار جبرئیل و حضرت علی (ع) پیش از خلقت زمین

روزی جبرئیل در خدمت پیامبر(ص) مشغول صحبت بود که حضرت علی(ع) وارد شد. جبرئیل چون آن حضرت را دید برخاست و شرائط تعظیم بجای آورد.
پیامبر(ص) فرمودند:
ای جبرئیل! از چه جهت به این جوان تعظیم می‌کنی؟ 
عرض کرد: چگونه تعظیم نکنم که او را بر من حق تعلیم است.
پیامبر(ص) فرمودند: چه تعلیمی؟
جبرئیل عرض کرد:
در وقتی که حق تعالی مرا خلق کرد، از من پرسید: 
«تو کیستی و من کیستم؟» من در جواب متحیر ماندم و مدتی در مقام جواب ساکت بودم، که این جوان در عالم نور به من ظاهر گردید و این طور به من تعلیم داد که بگو: «تو پروردگار جلیل و جمیلی و من بنده ذلیل، جبرئیلم» از این جهت او را که دیدم تعظیمش کردم.
پیامبر(ص) پرسیدند: مدت عمر تو چند سال است؟
عرض کرد: یا رسول الله! در آسمان، ستاره‌ای هست کـه هر 30 هزار سال یکبار طلوع می‌کند، من آن را 30 هزار بار دیده‌ام.
منبع: تحفة المجالس، ص 80
۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۱ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا