با سلام.
دقایقی قبل وبلاگ واحد شهدای هیئت شریف یازهرا سلام الله علیها به نام مادرشان راه اندازی شد.
سر بزنید و نظر بدید.ممنونم
malakout-shohada.blog.ir
با سلام.
دقایقی قبل وبلاگ واحد شهدای هیئت شریف یازهرا سلام الله علیها به نام مادرشان راه اندازی شد.
سر بزنید و نظر بدید.ممنونم
malakout-shohada.blog.ir
اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ
الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
خدایا بلاء عظیم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته
شد و امید قطع شد
وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ
الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ
و زمین تنگ شد و از ریزش رحمت آسمان جلوگیری شد و تویی یاور و
شکوه بسوی تو است
الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ
وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی
و اعتماد و تکیه ما چه در سختی و چه در آسانی بر تو
است خدایا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ
عَلَیْنا طاعَتَهُمْ
محمد و آل محمد آن زمامدارانی که پیرویشان را بر ما
واجب کردی و بدین سبب مقام
وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا
بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ
و منزلتشان را به ما شناساندی به حق ایشان به ما
گشایشی ده فوری و نزدیک مانند
الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا
مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی
چشم بر هم زدن یا نزدیکتر ای محمد ای علی ای علی ای
محمد مرا کفایت کنید
فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا
مَوْلانا یا صاحِبَ
که شمایید کفایت کننده ام و مرا یاری کنید که
شمایید یاور من ای سرور ما ای صاحب
الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
اَدْرِکْنی السّاعَهَ
الزمان فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا دریاب مرا
دریاب مرا همین ساعت
السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ
الرّاحِمینَ بِحَقِّ
همین ساعت هم اکنون زود زود زود ای خدا ای
مهربانترین مهربانان به حق
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
محمد و آل پاکیزه اش
وزارت ارشاد در حالی که تکخوانی زنان طبق
قوانین جمهوری اسلامی ایران مجاز نیست، به یک خواننده زن مجوز انتشار آلبوم موسیقی
داده است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، نوشین طافی از انتشار آلبوم «تو را ای کهن بوم و بر
دوست دارم» به همراهی محسن کرامتی و آهنگسازی پیمان خازنی خبر داد.
به نام خداوندگار علی
حرف هایش را اگر قطعه قطعه کنی زلزله ای می شود
عینش عاشقی است، عینش عظمت است، عینش عین اللهی است
لامش لناست که اگر نونش را برداری دو نفر که هیچ همه لا می شوند
یایش یاوری و یاری احمد مختار بوده که هم قافیه با او شده و شده حیدر کرار
از سال یازدهم تا سی سال بعد عزاداری کرد و عزاخانه بود دلش
اول از داغ رسول و بعد غصه اسلام و بعد فراق یار
چقدر سخت است که دستت بسته باشد و تو را بخوانند خیبر شکن
و می شکنی چون در شکسته شد
و می شکنی چون پهلو شکسته شد
و می شکنی چون غرور قرة العینِ قرة العین رسول، پسر ارشدت در کوچه شکسته شد
شب جدایی می رسد و همه ی گریه ها در آستین ها جا می ماند
و چقدر دیوارها ترک می خورد
و سی سال گذشت و گذر زمان امام زمانه را به کوفه رساند
دست تقدیر هم دست با شمشیر به دست خارجی شد تا خارج از مروت و مردانگی به سر سرور عالمیان فرود آید
فرود آمد تا نادان ها بدانند و دانایان بیشتر، که علی نمازش نماز است
فرود آمد تا ستون های زمین بار دیگر کنار بستر فرود آیند
فرود آمد تا کار روزگار عوض شود
فرود آمد تا یتیمان با پیشکش شیر به شاه شیردلان طعم دعای خود را شیرین کنند تا به اجابت نزدیک تر شود
ولی نشد
شمشیر تیز هزار درهمی و زهر هزار درهمی کارش را با شرمندگی کرد
و حالا علی است و اولاد علی و توصیه هایی که الحمدلله کسی نیست تا شرح بزند
کسی نیست نا عصمت علی را با خصم زیر سؤال ببرد
کسی نیست تا هذیان و نسیان را به شیر غالب نسبت دهد
فرزندان فاطمه را فرا می خواند
چهار فرزند کنار بستر با شوریدگی حال و پریشان حالی و در طوفان غم ها آرام می نشینند
اما پدر پور دیگری را می خواند
شیر نگاهش و نگارش را می خواند
شاید عباس، محسن نداشته اش باشد
حرف ها حاکی از همین حوالی است
حدیث ها حول حسین است
کوفه تا کربلا راهی نیست ولی باید گذر زمان را به انتظار نشست
حالا پدر به فوز نزدیک می شود
و لحظه به لحظه ناله هایی بلند می شود و طبیب اطمینان دارد که گَرد یتیمی بار دیگر، گِرد خانه ی اهل بیت می نشیند
و می نشیند و یاد جمله ی عجیب پدر می افتند که
فزت و رب الکعبه
ب قلم دوست عزیزم اقامهدی شریفی