کانون فرهنگی منتظران ظهور

اینجا مأمن امنی است برای او که امنیت طلب است

۱۳۷ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

وقتی «روزنامه و مقوا» فرش زیر پای نمازگزاران می‌شود

در این روزها که ایران میزبان لیگ جهانی والیبال بود و شش دیدار در سالن 12 هزار نفری آزادی برگزار شد، تماشاگران سنگ تمام گذاشتند و در هر دیدار شاهد حضور پرشور آنها بودیم. حتی برخی از تماشاگران پس از تکمیل ظرفیت سالن یا ایستاده بازی را تماشا کردند و یا پشت درب های سالن ماندند.


اما آیا واقعاً حق این تماشاگران نیست تا در شرایط مناسبی تیم ملی خود را تشویق کنند؟ آیا در شرایطی که دیدار شب گذشته ایران و لهستان دقایقی بعد از افطار آغاز شد نباید امکاناتی برای افطار روزه داران در نظر گرفته می شد؟


مطمئناً تهیه بسته های افطاری برای این جمعیت غیرممکن است، اما مسئولان می توانستند شرایطی را در نظر بگیرند که تهیه افطاری برای تماشاگران فراهم باشد.

 

به علاوه نبود نمازخانه در سالن 12 هزار نفری آزادی در شرایطی که اماکن عمومی باید از نمازخانه برای ارائه خدمات به شهروندان برخوردار باشند، باعث شده تا همواره تماشاگران برای بجا آوردن فریضه نماز با مشکل روبرو بوده و ناچار باشند تا در راهروهای ورزشگاه و روی روزنامه و مقوا نماز بخوانند.

 

مطمئناً این شرایط برای سالنی که میزبانی رقابت های مهم بین المللی را بر عهده دارد مناسب نیست و لازم است تا مسئولان ورزشگاه آزادی هر چه سریعتر در ساخت و تجهیز نمازخانه در این مکان ورزشی اقدام کنند.


ادامه مطلب...
۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۰:۲۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الزهرا

دختر بیمار ناهی از منکر دلنوشته دردناک و پراحساسی را برای رهبر انقلاب ارسال کرد.

گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ چندی پیش، خانواده یک ناهی از منکر در شهر درجزین استان سمنان مورد آزار و اذیت اوباش قرار گرفتند. دختر کوچک این خانواده که از بیماری سرطان رنج می برد، پس از حمله اراذل و اوباش به خانه آنها که از عوامل توزیع مشروبات الکلی بودند، دلنوشته‌ای را برای رهبر معظم انقلاب نوشته است. «میترا کلاته عربی» برای رهبری این طور نوشت:

 

بسمه تعالی

سلام رهبر مهربانم

 

«تو این دنیا حرف دلم رو نمیتونم به کسی بگم بجز خودت؛ می خوام با هات درد دل کنم.

 

رهبرم! من قلبم درد گرفته و جلوی اشکهامو نمیتونم بگیرم؛ میدونی چرا؟ امروز جلوی درمون دعوای خیلی بدی شد. به شما توهین کردن، به بسیج توهین کردن، به خانوادمون توهین کردن و من که فحش‌های خیلی بدی شنیدم، خیلی ناراحت شدم و حالم بد شد.

 بابا هم سرکار بود و محسن هم مغازه بود. مهدی وقتی فهمید دارن به شما توهین میکنن و فحش‌های بدی میدن، خیلی عصبانی شد؛ رفت در زد که بیاین بیرون و بگین چرا این حرف هارو زدین.

فقط تو دلم صداتون کردم و فریاد زدم. بعد جلوی درمون شد صحرای کربلا، پنج نفر آدم‌های شرور افتادن سر مهدی فقط میزدنش من فقط داد می‌زدم مهدی، مهدی، تو رو خدا نزنینش... وقتی دیدم دارن چاقو در میارن، میرن سمت مهدی من رفتم جلو که اگر چاقو میزنن به من بخوره نه به مهدی...


راستی می دونستی می خواستن مهدی رو زیر ماشین بگیرن؟

 

رهبرم پاره تنم! دلم خونه از یه طرف که به ما حمله کردن و داشتن چادر از سرم می گرفتن، اما نذاشتم. میگن امام حسین وقتی میخواست برود به جنگ چون میدونست دیگه بر نمیگرده به خواهرش زینب گفت اگر من شهید شدم برام گریه نکنید که چادر از روی سرتون برود کنار و نامحرم موهایتان را ببیند.

 

اینها فقط دوست داشتن اشک‌ها و زجری که میکشیم رو ببینند...

 

یه رازی هم هست که من بهت نگفتم؛ واقعیتش من مریضم یه بار عمل کردم، هنوز تحت نظر دکترم اما شما خودتو نو ناراحت نکنید به امید خدا زود حالم خوب میشه.

 

تو این دعوایی که شد، مردی به من حمله کرد و دوبار حالم بهم خورد؛ آخه دکتر اصغری گفته نباید عصبانی بشه، براش بده ممکنه تشنج کنم ولی وقتی دیدم آجر به پای مهدی زدن، مهدی با صورت خورد زمین حالم خیلی بد شد. بگذریم... یه چیزی بهتون بگم همه میگن دلم پاکه چون من خیلی خواب امام هارو میبینم که با من صحبت میکنن اما یه شب خواب امام خمینی رو دیدم که به من خاک کربلا رو داد و با من صحبت می‌کرد ولی قول بده که به کسی نگی... دوستت دارم یه دنیا... همیشه تو قلب منی ...»

 

۱۲ تیر ۹۳ ، ۲۰:۳۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا

یک «گاز» جهانی و یک جنایت در سکوت

تابناک: لوییس سوارز مهاجم تیم ملی اروگوئه برای چهار ماه از هر گونه فعالیت در فوتبال و همچنین از نه بازی ملی محروم شد. فیفا این محرومیت را پس از آن اعمال کرد که جورجو کیلینی مدافع تیم ملی ایتالیا ادعا کرد در بازی اروگوئه و ایتالیا، سوارز او را گاز گرفته است.علاوه بر این سوارز ۱۱۰ هزار دلار هم جریمه نقدی شده است.این حادثه یکی جنجال‌های بزرگ جام جهانی گذشته بود و محرومیت فعلی هم تاکنون بزرگترین جنجال این جام جهانی بوده است.





رجا: یک نفر، یکی دیگر را گاز می‌گیرد و دنیا باخبر می‌شود ولی وقتی اسرائیل، هزاران کودک را بی‌رحمانه ترور می‌کند، هیچکس توجه نمی‌کند...



  

۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الزهرا

رابطه پلنگ و شتر با دولت اردوغان مشخص شد!




به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، در ستون گفت و شنود کیهان آمده است:

 

گفت: اخبار و گزارش‌ها از نزدیک شدن دولت ترکیه به یک بحران شدید داخلی خبر می‌دهد.
 

گفتم: آخر و عاقبت بازی «دودوزه» همین است. دولت اردوغان از یک‌ طرف ادعای همراهی با کشورهای اسلامی همسایه ترکیه را دارد و از سوی دیگر آشکارا به تروریست‌های اجاره‌ای آمریکا و اسرائیل برای بحران‌آفرینی در سوریه و عراق کمک می‌کند.

 

گفت: یعنی اردوغان عقلش نمی‌رسد که آمریکا از دولت ترکیه فقط به عنوان پیشمرگ در بحران‌ها استفاده می‌کند، مثلا سال‌هاست که ترکیه خواستار عضویت در اتحادیه اروپاست ولی راهش نمی‌دهند، اما عضویت این کشور در ناتو را برای انجام جنگ نیابتی برای آمریکا و اسرائیل پذیرفته‌اند. 
 

گفتم: چه عرض کنم یک گرگ و یک شتر با هم دوست شده بودند و با بچه‌های خود در لانه مشترکی زندگی می‌کردند. یک روز که شتر به صحرا رفته بود؛ گرگ دو تا از بچه‌های شتر را خورد و هنگامی که شتر از صحرا بازگشت به او گفت؛ متأسفانه امروز دو تا از بچه‌ها را پلنگ خورده است. شتر با دلشوره پرسید؛ بچه‌های من یا بچه‌های تو را؟ و گرگ جواب داد؛ من و تو نداریم. دو تا از آن پاپهن‌ها را...!
 

۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
خادم الزهرا

گروهک تروریستی داعش ایران را تهدید کرد

گروهک تروریستی داعش ایران را تهدید کرد 



گروهک تروریستی داعش اعلام کرد: «رافضی»ها بدانند، که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است.
 بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد.


ادامه مطلب...
۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۵:۴۷ ۱۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
خادم الزهرا

راه حلی برای حفظ نگاه .....

با تشکر فراوان از محمد امین آقای مهدی پور

تو خیابون که راه می رفتم ناخداگاه چشمم میفتاد به خانم هایی که بدحجاب بودند. ازین وضع حسابی ناراحت و عصبی می شدم و سرم رو مینداختم پایین و افسوس می خوردم.

دلم میخواست یک کاری کنم اما چه کاری از دستم بر میومد؟ از طرفی پیامبر(ص) هم فرموده بودند : نگاه به نامحرم تیر زهر آلودی از تیرهای شیطان است. دلم می خواست به یک شکلی این تیر رو به سمت خود شیطان برگردونم که هم باعث ثواب بشه و هم باعث عاقبت بخیری زنان بد حجاب.

تا اینکه تصمیم گرفتم هر بار که ناخداگاه چشمم به خانم بد حجابی افتاد هم نگاهم رو ازش برگردونم و هم از طرف اون خانم یک صلوات بفرستم و هدیه کنم به خانم فاطمه زهرا (س) برای عاقبت بخیری اون خانم بدحجاب.

اینجوری هم من یک ثوابی می برم، هم اون خانم یک ثوابی می بره، هم برای عاقبت بخیریش کاری کرده بودم و هم اینکه تیر زهر آلود شیطان رو به سمت خودش برگردونده بودم.

حالا شما فکر کنین اگه همه آقایون اینکارو کنن اونوقت چی میشه؟؟؟
*با تشکر از معبر سایبری فندرسک*
۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۳ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
خادم الزهرا

از قرآن سوال کنیم : آیا با وجود فقر (نداشتن خانه - ماشین - پول) میتوان ازدواج کرد ؟؟

این خالق هستی است که با ما دارد اینگونه سخن میگوید:

قرآن: مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، 

همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ 

اگر فقیر و تنگدست باشند، 

خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ 

خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است!

 سوره مبارکه النور آیه 32


۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۲ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
خادم الزهرا

من دیگر نمی خواهم جام جهانی برگزار شود....

شاید حالا که ماه رمضان شروع شده بتوانیم این گونه سخن بگوییم...


میدانم به فوتبال علاقه داری !
می دانم برای تماشای بازیهای 
جام جهانی خیلی دقیق برنامه ریزی کرده ای !
می دانم که وقتت را انقدر قشنگ تنظیم کرده ای که حتی یک بازی را هم از دست ندهی 

اما می خواهم دعا کنم این آخرین جام جهانی باشد که در این دنیای غبارگرفته برگزار می شود !
دعا می کنم که دیگر نه جام جهانی باشد

نه المپیک
و نه هیچ جامی که جان بشریت را به خطر بیندازد 
خسته شده ام از این همه توهینی که به شعور انسانی ام می شود
از اینکه مرا به بهانه دیدن بازیهای جام جهانی مشغول می کنند تا آزادانه در گوشه ای از دنیا نقشه های شوم و پلیدشان را به اجرا دربیاورند
از اینکه ضجه های زنان و کودکان دنیایم را در های هوی فوتبال و گزارشهایش گم می کنند......و من صدایم در نمی آید
از اینکه آنها نقشه می کشند و من برای توپهای آسمان ورزشگاه هورا می کشم و یادم می رود توپهای آسمان دنیا را........که می سوزاند.........و نابود می کند
می دانی ! من دیگر از شروع جام جهانی و المپیک می ترسم !
من دیگر از هر چیزی که دنیا را به خود مشغول می کند می ترسم
 !
من از بازیهایی که آبستن تلخ ترین وقایع تاریخ است می ترسم
 !
من از خونهایی که این روزها ریخته می شود و کسی آنها را نمی بیند می ترسم
 ! 
من از ضجه هایی که شنیده نمی شوند و از بوی آتش و باروتی که به مشام نمی رسد می ترسم
 !
بیا دعا کنیم !

بیا دعا کنیم که دیگر هیچ وقت، هیچ جام جهانی، در هیچ گوشه ای از دنیا برگزار نشود


تشکر فراوان از محمد امین آقای مهدی پور که من یکی رو به شخصه متنبه کرد.

۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۰:۴۵ ۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
خادم الزهرا

داغ دل

فتنه 88در حالی که تب حوادثی از قبیل قتل و تجاوز و سایر جنایات هولناکی که از آوردن نام آن شرمساریم توسط گروه تروریستی موسوم به داعش انجام می شود، در تمام دنیا و محافل خبری و اجتماعی حتی در حاشیه جام جهانی بالا گرفته است، اخیرا متنی به نقل از شهید ستاری در یکی از شبکه های اجتماعی منتشر شد که بسیار تکان دهنده بود. در ادامه این متن تامل برانگیز را مطالعه می فرمایید:

یکی از ماموران امنیتی زخمی شده بود و روی زمین افتاده بود. عده ای که صورتهاشان را بسته بودند رفتند و بر بدن نیمه جان او بنزین ریخته و آتشش زدند. من رفتم و بدن در حال سوختن او را از وسط جمعیت به کنار کشیدم و لباس هلال احمر خودم را بر تنش انداختم. به یکباره جمعیت به سوی من حمله ور شدند و با عمود آهنین به سرم کوبیدند. سه نقطه از سرم شکست، بینایی ام را تقریبا از دست دادم.

در همان وسط خیابان چند نفر دست و پایم را گرفتند، یکی شان با درفش به زیر ناخن های پایم می انداخت و ناخن های پایم را یکی یکی کشیدند... مرا به خانه ای بردند و در آن جا شکنجه ام کردند و در نهایت وقتی تصور کردند که جان داده ام، جنازه ام را در خیابان انداختند و رفتند...

وقتی تصاویر من از تلویزیون پخش شد، حتی مادرم هم مرا نشناخته بود و از تن صدا حدس زده بود که من پسرش هستم و به این ترتیب بود که بعد از چند روز بی خبری از من، خانواده ام توانستند ردی پیدا کنند و سراغم بیایند...

این ها که خواندید، هیچ ربطی به داعش و وقایع کنونی عراق ندارند! خاطراتی است که براساس خاطرات شهید ستاری و خانواده اش بازنویسی کرده ام. شهید ستاری را در عاشورای 88، فتنه گران آزادی خواه و دموکرات در وسط خیابان های تهران به فجیع ترین شکل شکنجه کردند و او در نهایت در زمستان گذشته به شهادت رسید.

 

 

 

 

ب

۰۴ تیر ۹۳ ، ۱۱:۲۰ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
خادم الزهرا

شهیدی که از کودکی نذر عمه سادات شد!

 

 شهید مدافع حرم رضا کارگربرزی

شهید رضا کارگربرزی در یکم مرداد سال 1358 شمسی مصادف با 27 شعبان سال 1399 قمری در یک خانواده مذهبی و ولایتمدار در شهرستان نظرآباد دیده به جهان گشود. پدر شهید یک کارگر زحمت کشی که مهمترین دغدغه زندگی اش روزی حلال بود.
شهید تحصیلات ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه‌ی خود را در مـحـل زادگـاهش به پـایان رسانـد . شهید رضا کارگر برزی در دوران تحصیلات ابتدائی ، راهنمایی و دبیرستان همواره جزو دانش آموزان ممتاز بود .  ایشان  فارغ التحصیل رشته  مهندسی برق و الکترونیک  در مقطع کارشناسی بود که وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
 وی در زمان دانشجویی خود به موازات دروس دانشگاهی همیشه در کسب علوم مربوطه در خارج از محدوده دانشگاه فعالیت می نمود .
دوستان شهید در زمان نوجوانی و جوانی بر این موضوع اذعان دارند که وی یک انسان مقید به دین و مذهب بود، او از بسیجیان فعال پایگاه مسجد غدیریه نظرآباد  و دانشگاه محل تحصیلش بود. شهید از نوجوانی با هنر انس داشت و در زمینه خوشنویسی و خطاطی توانایی بسیاری را داشت که در میان انجمن خوشنویسان شهرستان نظرآباد دارای آوازه ای نیز می باشد . وی همواره در مسیر کسب علم و دانش قدم بر می داشت . ایشان در سالهای آخر عمر ارزشمندش بطور همزمان در دو دانشگاه مشغول به تحصیل بوده و فارع التحصیل مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه امام حسین(ع) با رتبه ممتاز  در رشته اطلاعات امنیت داخلی می باشد. شهید کارگربرزی علاوه بر زبان فارسی به دو زبان زنده دنیا مسلط بود ، انگلیسی و عربی( دو لهجه سوری و عراقی ) . وی همچنین با زبان های کردی ، ترکی استانبولی ، لری ، پشتو و اردو آشنایی داشت   یکی از برنامه های آینده اش یاد گیری زبان اسپانیایی بود. فاصله شهید با مطالعه را میتوان به اندازه یک بند انگشت دانست و جدا کردن وی از مطالعه و علم آموزی کاری بس نشدنی بود. خانواده و دوستان این شهید والا مقام معتقدند که اوقات فراغت وی را در دو حالت مطالعه یا عبادت میتوان دید . مظلومیت ، ساده زیستی و  ولایتمداری اش شهره دوستان و آشنایان بود، ایشان هرگز زمان و عمرش را به بطالت نگذرانده و همیشه در مسیر یادگیری دین و علم قدم بر می داشت.
ایشان مقید بودن به حلال و حرام را در اساس زندگی خویش قرارداده بود و جزو مهمترین ها زندگی اش بود . برای ایشان رعایت این نوع مسائل مهمتر از رضایت اطرافیانش بود. شهید هیچگاه نماز شبش ترک نشد حتی در زمان دفاع از حریم زینبی .
شهید رضا کارگر برزی هیچگاه از رشته تحصیلی اش دور نشد و همچنان در رشته برق و الکترونیک تلاش می نمود و صـاحب اختـراعـات و ابداعات زیادی بـوده و در ایـن زمـینـه بـه دسـتاوردهـای فـراوانی نیـز دست یـافــتـه بـود.
از اتفاقات مهم زندگی شهید ، که میتوان مهر شهادتش را به آن روزها متصل کرد ، همان بیماری اش بود که در 15 سالگی به طور ناگهانی فلج شد. پدر شهید رضا از آنروزها اینگونه تعریف می کند:" وقتی همه ی درها را بسته می دیدم ، هیچ پزشکی امید به بهبودی نمی داد ، گاهاً به گونه ای صحبت می کردند که ما باید بنشینیم تا بی حسی به قلب رسیده و مرگ رضا هم فرا برسد ، هیچ خانه ای را جز خانه حضرت زینب (س) ندیدم و با خود گفتم : حضرت زینب(س) از همه بیشتر مصیبت دیده اند ، ایشان میدانند من چه میکشم . رضا را نذر ایشان کردم."
شهید رضا کارگربرزی در رشته های ورزشی ، مخصوصاً رشته های رزمی فعالیت داشت ، ایشان در دوره نوجوانی بطور جدّ در رشته کونگفو و در زمان پاسداری در رشته جودو ورزش می نمود.

 

با تشک فراوان از محمد امین اقای مهدی پور به خاطر ارسال مطلب


۰۴ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۰ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
خادم الزهرا